جزیره ی دکتر مورو
خلاصه ی داستان: ادوارد که کشتی اش دچار سانحه شده، توسط خدمه ی یک کشتی دیگر نجات پیدا می کند. در آنجا متوجه می شود که بارِ کشتی حیواناتی هستند که ناخدا به مقصد جزیره ای که شخصی به نام دکتر مورو ساکن آن است، می برد. هنگام خالی کردن حیوانات در کشتی دکتر مورو، ناخدا، ادوارد را هم به دلیل کینه ی شخصی اش پیاده می کند. ادوارد به ناچار با دکتر مورو به جزیره ی عجیبش می رود. جزیره ای که در آن نیمه انسان، نیمه حیواناتی عجیب زندگی می کنند …
یادداشت: وقتی به سالِ ساخت فیلم دقت کنید متوجه خواهید شد که چه دقتی در ساختن فضای عجیب آن جزیره و موجودات نیمه انسان، نیمه حیوانش به کار رفته است. موجوداتِ خلق شده توسط گریم های سنگین بازیگران، نسبت به زمان ساخت فیلم بسیار باورپذیر از آب در آمده است. دکتر مورو، برای آن موجودات، خالقی ست که قوانین و باید و نبایدها را تعیین می کند. اما وقتی همین قوانین به دستِ خودِ دکتر مورو شکسته می شود، موجودات نیمه انسان، نیمه حیوان هم بر علیه خالقشان یعنی کسی که حق زندگی را از آن ها گرفته تا آزمایشاتش را به سرانجام برساند، می شورند. البته طبیعتاً حفره های داستانی و گره گشایی بسیار سهل انگارانه ی اثر، مانع از این می شود که به راحتی بتوان با فیلم ارتباط برقرار کرد. دقت کنید به لحظه ای که ادوارد متوجه می شود، مورو روی حیوانات آزمایش انجام می دهد: درِ آزمایشگاه، خیلی اتفاقی، باز مانده و ادوارد خیلی اتفاقی وارد می شود و دکتر را در حال عمل جراحی می بیند و بلافاصله هم به این نتیجه می رسد که باید فرار کند چرا که ممکن است دکتر مورو روی او هم آزمایشاتی انجام بدهد. ماجرای عشق ادوارد و زنِ خلق شده توسط مورو هم چندان عمیق نیست و به راحتی می شود از رویش گذشت. اما نمی شود از این گذشت که فیلم به رغم همه ی ضعف هایش، فیلمِ قابل توجهی ست.
لطفافیلم ترسناک برتر معرفی کنید