نگاهی به فیلم این زندگی ورزشی This Sporting Life

نگاهی به فیلم این زندگی ورزشی This Sporting Life

  • بازیگران: ریچارد هریس ـ راچل روبرتز ـ آلن بادل و …
  • فیلم نامه: دیوید استوری براساس رمانی از خودش
  • کارگردان: لینزی آندرسون
  • ۱۳۴ دقیقه؛ محصول انگلستان؛ سال ۱۹۶۳
  • ستاره ها: ۳/۵ از ۵

 

مبارزه

 

خلاصه ی داستان: فرانک مچین، معدنچی سابق، حالا با آن هیکل درشت و نخراشیده اش، وارد دنیای راگبی می شود تا شاید از این طریق به ثروت و شهرت برسد. آشنایی او با مردی به نام وِیور، او را وارد این مسیر می کند. مسیری که چندان پایان خوشی ندارد … (بیشتر…)

سه سالگی

سه سالگی

سه سال از شروعِ « سینمای خانگی من » گذشت و البته امروز، یک سالگی فُرمتِ سایتِ « سینمای خانگی من » است. سال قبل، یکی دو ماه قبل از این تاریخ بود که تصمیم گرفتم وبلاگ را به سایت تغییر دهم. وبلاگی که از سال ۹۰ کارش را شروع کرد و تا نزدیک به یک سال و نیم، هر روز و در ادامه یک روز در میان، به شکل مرتب، به روز شد و این سُنّت تا اکنون هم ادامه دارد. یادم نمی رود که انتقال تک تکِ پُست ها از وبلاگ به سایت، پُست هایی که طی دو سال منتشر کرده بودم، چه کارِ طاقت فرسایی بود ( خوشم هم نمی آمد ته و توی قضیه را با یک لینکِ ساده به وبلاگ هم بیاورم و بگویم مطالب قدیمی را می توانید از اینجا بخوانید ) … گاهی دلم برای محیط آن وبلاگ جمع و جور، تنگ می شود؛ با ایده ی خودم و البته کمک برادرم ـ که اگر نبود، نه وبلاگی در کار بود و نه سایتی، چرا که من از مسایل کامپیوتری، چندان سر در نمی آوردم ـ قسمتی از وبلاگ را اختصاص داده بودم به آخرین نظراتِ خوانندگان که خودم حسابی از این ایده ی خودم کِیف می کردم! می خواستم به سبک برخی سایت ها، خوانندگان، نظراتِ آخرِ دیگران را ببینند و این ایده را در هیچ وبلاگِ دیگری ندیده بودم و هنوز هم ندیده ام و امیدوارم هم نبینم!

اما امروز بهانه ی خوبی ست تا درددلی بکنم. (بیشتر…)

نگاهی به فیلم بخشِ کوتاه مدتِ شماره ی دوازده Short Term 12

نگاهی به فیلم بخشِ کوتاه مدتِ شماره ی دوازده Short Term 12

  • بازیگران: بری لرسون ـ جان گالاگر ـ کیت استنفیلد و …
  • نویسنده و کارگردان: دستین کرتون
  • ۹۶ دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال ۲۰۱۳
  • ستاره ها: ۳/۵ از ۵
  • این یادداشت روی سایت « بوطیقا » منتشر شده است ( اینجا )

گریس، مدیسون و دیگران

خلاصه ی داستان: گریس به همراه چند جوان دیگر، مسئولیت نگهداری عده ای نوجوانِ مشکل دار را در خانه ای تارالتأدیب مانند به عهده دارند، بچه هایی که یا بزهکارند و یا از سوی جامعه و خانواده مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند. در حالیکه گریس خودش مشکلاتی دارد، با تمام توان تلاش می کند مشکلات ریز و درشت بچه های پناه آورده به آنجا را حل کند، کاری که بسیار سخت به نظر می رسد … (بیشتر…)

اندر حکایت بی علاقگی به کار، با تمِ کتاب و کتابخوانی!

قبلاً درباره ی بی علاقگی آدم های این مرز و بومِ گل و بلبل به کاری که در حال انجامش هستند در پُستی جداگانه نوشته بودم ( اینجا )، به شکلی کلی، علل این موضوع را گفته بودم و از آن طریق رسیده بودم به اتفاقی که برای خودم افتاده بود که طبیعتاً حال و هوایی سینمایی داشت. خیلی کم برخورد می کنید با کسی که از کارش راضی باشد. حتی جدیداً به این صحنه زیاد توجه کرده ام که وقتی صبح ( یا حتی ظهر ) سوار مترو می شوم، همه ی کسانی که نشسته اند، در حال چرت زدن هستند. حتماً زیاد برخورد کرده اید. بی برو برگرد همه چرت می زنند و حتی بعضی ها هم خر و پف شان هواست. همه کسلند. یکی نداند فکر می کند این بیچاره ها چقدر کار می کنند که اینطور ولو شده اند، اما خودمانیم: خبر داریم که هیچ کس درست کار نمی کند، همه در حال فرار هستند و از چیزی لذت نمی برند. فقط می خواهند « فرار کنند ». اصلاً بگذارید یک مثال دیگر بزنم: در همین مترو، حواستان هست که وقتی درها باز می شود، مردم چطور به سرعت می دوند اینطرف آنطرف؟ پیر و جوان و زن و مرد. همه در حال دویدن هستند. واقعاً متوجه نمی شوم اینهمه عجله برای چیست؟ کجا قرار است برسند؟ چه اتفاق مهمی قرار است بیفتد؟ ده دقیقه اینطرف آنطرف، چه چیزی را عوض می کند؟ در همین خیابان ها، دقت کنید که این ماشین ها چطور عجله دارند. بوق و ویراژ و بد و بیراه. می خواهد برسند. به کجا؟ معلوم نیست! اینطوری ست که هیچ کس آرام و قرار ندارد. همه در حال فرار از آن چیزی هستند که انجام می دهند، بدونِ تأمل، بدونِ آرامش، بدونِ لذت بردن. (بیشتر…)

نگاهی به فیلم عمل کشتن The Act of Killing

نگاهی به فیلم عمل کشتن The Act of Killing

  • با حضور: اَنوَر کونگو ـ هرمان کوتو ـ عدی ذوالقدری و …
  • کارگردانان: جاشوا اوپنهایمر ـ ناشناس
  • ۱۱۹ دقیقه، محصول دانمارک، نروژ، انگلستان؛ سال ۲۰۱۳
  • ستاره ها: ۴ از ۵
  • این یادداشت روی سایتِ « بوطیقا » منتشر شده است. ( اینجا )

 

کابوسِ بی انتها

 

خلاصه ی داستان: انور کونگو و همدستانش، کسانی بودند که در دهه ی ۶۰ میلادی، بعد از برکناری دولت توسط ارتش اندونزی، با انگ کمونیست بودن، مخالفین ارتش را قتل عام می کردند. حالا بعد از سال ها، انور و همدستانش، هنوز مشغول زندگی هستند و گرچه دیگر پیر شده اند و میدان عملِ سابق را ندارند، اما داغِ ننگِ قتلِ هزاران نفر، با انواع و اقسامِ روش های ترسناک، روی پیشانی آن هاست. انور کنگو و بقیه، مقابل دوربین، بی محابا، از آدم کُشی هایشان حرف می زنند … (بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم