برای نُه سالگی

نُه سال از سن «سینمای خانگی من» گذشت. نُه سال پر از اتفاق‌های ریز و درشت. «سینمای خانگی من» در ابتدا وبلاگی ساده بود که سروشکل متفاوتی داشت. سعی می‌کردم با مخاطب، چیزهایی را که می‌بینم و می‌خوانم به اشتراک بگذارم. سپس، دامنه‌ای خریدم و سروشکل وبلاگ را به سایت تبدیل کردم و کار ادامه پیدا کرد.

یادم می‌آید در سال چهارم، یک روز متوجه شدم سایت فیلتر شده است. شوکه شدم. هر چه فکر کردم دلیل این فیلتر شدن چه می‌تواند باشد، چیزی به ذهنم نرسید. با حالی پریشان، به شماره‌ای که روی صفحه‌ی فیلترشده نوشته شده بود، تماس گرفتم. جوانکی نهایتاً بیست‌وپنج‌شش ساله، با «علیکم‌السلامی» که خیلی چیزها را برایم روشن کرد، جوابم را داد. مشکل را به او گفتم. او آدرس سایت و مشخصاتی از من گرفت و بعد از کمی جست‌وجو دلیل فیلتر شدن را برایم شرح داد: من آن وقت‌ها، بعد از معرفی هر فیلم، لینک «آی‌ام‌دی‌بی»اش را در کنار مطلب قرار می‌دادم و دلیل فیلترشدن سایت، همین موضوع بود. بدجوری حرصم در آمد اما چاره‌ای نداشتم جز این‌که زبان به دهان بگیرم و چیزی نگویم. قول دادم لینک‌های «آی‌ام‌دی‌بی» را بردارم و دیگر هم چنین کاری نکنم. خلاصه، حتی با این قول هم رفع فیلتر سایت ده روزی طول کشید. این‌جاست که می‌گویم اتفاق‌های تلخ و شیرین زیادی برای «سینمای خانگی من» افتاده است. حالا بعد از نُه سال، «سینمای خانگی من» به بخشی از هویتم تبدیل شده است. انگار بدون نوشتن چیزی در آن، نمی‌توانم ادامه بدهم. خبر دارم که وقتی تبلیغ یادداشت یک فیلم را در فیس‌بوک یا اینستاگرام می‌گذارم و بعد به سایت لینک می‌دهم، کسی حال و حوصله‌ی سر زدن به سایت را ندارد. حالا دیگر نوشته‌های بلند و البته فضایی غیر از فیس‌بوک و اینستاگرام، چندان طرفداری ندارند اما من به همین شیوه عادت کرده‌ام و «سینمای خانگی من» از هر چیزی برایم مهم‌تر است. این راه ارتباط من با شماست و گاهی هم راه ارتباط شما با من. تا زمانی که باشم و توان نوشتنی هم باشد، «سینمای خانگی من» خواهد بود و خوشحال می‌شوم انتقادها و پیشنهادها و نظرهای شما را هم درباره‌اش بشنوم. به امید روزهای بهتر.

دامون قنبرزاده

۴ دیدگاه به “برای نُه سالگی”

  1. ميله بدون پرچم گفت:

    سلام رفیق
    سالگرد تولد وبلاگ و سایت مبارک باشد.
    عجب حکایتی است این تلخ و شیرینی ها
    و این تغییر ذایقه‌ها…

    • damoon گفت:

      سلام به دوست نادیده‌ی قدیمی. ممنونم از لطفت. خوشحالم کردی. یاد گذشته‌ها افتادم. بله، حکایت‌های عجیبی اتفاق می‌افته. زندگی ادامه داره.

  2. فرار گفت:

    امیدوارم نود سال دیگه هم همچنان وبلاگ عالیتون پا برجا باشه

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم