قاب روز؛ ابهت

قاب روز؛ ابهت

قصه‌گوی بزرگ تاریخ سینما، مردِ سکانس‌های سخت و پرزحمت و یکی از اسطوره‌های سینمای کلاسیک، در قاب بی‌نظیری جا خوش کرده است. اسمش روی صندلی نوشته شده و جان وین با آن همه ابهت و مردانگی، چنان کنار صندلی او زانو زده و به حرف‌هایش گوش می‌دهد که انگار مشغول شنیدن حرف‌های خدای خودش است. هاوارد هاکس، یکی از خدایگان سینمای کلاسیک بود.

این‌جا پشت صحنه‌ی ریو براوو است. انجی دیکینسون هم به عنوان بازیگر دیگر فیلم، سمتی دیگر نشسته و به کارگردان بزرگ نگاه می‌کند. شاید هاکسِ بزرگ در این لحظه‌ی ثبت‌شده، به بازیگرانش می‌گوید که چرا تصمیم گرفته این فیلم را بسازد. معروف است که او گفته چون منطق داستانی ماجرای نیمروز (فرد زینه‌مان) را قبول نداشت، دست به ساخت ریوبراوو زد. او از دیدن فیلم زینه‌مان خونش به جوش آمده بود و این را باورپذیر نمی‌دانست که چه‌طور یک کلانتر نمی‌تواند مردم شهر را راضی به همکاری کند. این بود که تصمیم گرفت فیلمی بسازد که کلانترش اتفاقاً نیازی به مردم شهر ندارد و خودش تک‌وتنها تصمیم دارد کارش را پیش ببرد.

این عکس بی‌نظیر، در حالی که چهره‌ی سوژه‌ی اصلی‌اش را نشان نمی‌دهد، اما در عین حال او را تبدیل می‌کند به سنگین‌ترین و مهم‌ترین عنصر قاب. شوخی نیست که کسی مانند جان وین، با آن قدوقواره، برای شنیدن حرف‌هایت یا گرفتن راهنمایی، این‌طور روی زمین چمباتمه بزند.

۲ دیدگاه به “قاب روز؛ ابهت”

  1. کریگ شوارتز گفت:

    شما گفتنیا رو گفتید فقط من با اجازه تون اضافه کنم ایشون جزو اولین کسایی بودن که تو اون زمان،بلد بودن(با اون نظام دیکتاتوری هالیوود)چجوری مدیرای هالیوود رو بفرستن اونجایی که عرب نی انداخت تا بتونن اینطوری اونجوری که خودشون میخوان فیلم بسازن.
    گر چه آقای استنلی دانن با این اصطلاح دیکتاتوری مخالف بودن،ولی خودمونیم مگه غیر از این بود؟
    ممنون.

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم