فیلم ویدئویی « این زن ها » و پنجاه دقیقه ی من

فیلم ویدئویی « این زن ها » و پنجاه دقیقه ی من

به تازگی فیلمی وارد شبکه ی نمایش خانگی شده به نام « این زن ها ». روی جلد را که ببینید، احتمالاً فکر خواهید کرد که از همان کمدی های زیرِ شانه تخم مرغی ست که قرار است با انتخاب بازیگری مثل مرجانه گلچین، بیننده ی سطحِ پایین از لحاظ هوش و زیبایی شناسی و سلیقه را بخنداند و وقتش را پُر کند. راستش اگر پشتِ جلدِ دی وی دی را نگاه کنید، اسم نگارنده هم به عنوانِ نویسنده ی کار دیده می شود ( و همچنین اگر تا آخرِ فیلم حوصله کنید، در تیتراژِ پایانی هم ) … « این زن ها » فیلم نامه ای کاملاً جدی بود که حدوداً دو سه سال پیش، آن را به کارگردانِ کنونیِ فیلم فروختم و قرارداد بستم. اما از آنجایی که تهیه کننده با کلیت داستانِ من مشکل داشت، قرار بر این شد که خودِ کارگردان، تغییراتی در داستان بدهد و من هم قبول کردم به این شرط که بعد از تغییرات، نسخه ی نهایی به من داده شود تا بخوانمش. نسخه ی نهایی توسط کارگردان نوشته شد و من خواندم؛ یک کمدی بسیار بد بود، لحنش عوض شده بود. اما از آنجایی که قبول کرده بودم با نوشته ی نهایی مشکلی نداشته باشم، اجازه دادم که کار ساخته شود و گفتم (( هر چه بادا باد )).

اگر بخواهم منصفانه و با توجه به انتظاراتی که از یک فیلم ویدئویی می رود، حرف زده باشم، « این زن ها » کار شسته رفته ای از آب درآمده و به نظرم بهترین کارِ کارگردانش است. حیف که خیلی بی مورد ( البته از نظرِ خودشان که بی مورد نبود، چون قرار بود داستان کمدی شود! )، چیزهایی به داستان اضافه شده، مثل ماجرای استخدامِ شوهرِ منشی در شرکتِ خانم رئیس، که باعث شده کار خراب شود و حتی اسم فیلم هم بی معنا جلوه کند. و البته یک دختربچه ی لوس و بی معنا هم به فیلم اضافه شده که حرص در آر است و کاملاً اضافه و تقصیرِ من نیست. بهرحال شبکه ی نمایش خانگی ست و یک جوری باید مردم را جذب کنند، که یعنی اگر مرجانه گلچین، با همان تیپ و لحن حرف زدنِ همیشگی اش، نقش رئیس را بازی نمی کرد، هم شاهد داستانی جدی تر و قابل باورتر بودیم و هم تنشِ بینِ دو زنِ اصلی داستان، بسیار جذاب در می آمد ( یک سکانسی که من خیلی دوستش داشتم و در فیلم به هدر رفته، جایی ست که قرار می شود منشی، متنِ سخنرانیِ خانم رئیس را تایپ کند. تایپ کردنِ متن توسط منشی، تدوین موازی می شود با پشت میکروفن قرار گرفتنِ خانم رئیس برای سخنرانی. منشی که توسط خانم رئیس حسابی چزانده شده، ناگهان می بیند موقعیت خوبی دارد تا انتقام بگیرد. پس شروع می کند متنِ سخنرانی را اجق وجق تایپ کردن که همزمان با این صحنه، خانم رئیس هم لپ تاپش را روشن و فایل متنِ سخنرانی را باز می کند و ما حدس می زنیم که الان است سکته کند و … ). در شکل کنونی، به خاطرِ بازیِ خانم گلچین، تنشِ بینِ او و منشی ( که لیلا اوتادی نقشش را بازی می کند و می شد بهتر از این باشد ) کمی ساده برگزار شده است. ضمن اینکه شخصیت رئیس ( با توجه به همان ماجرای اضافه شده ای که من دخالتی در آن نداشتم؛ یعنی داستانِ شوهرِ منشی که با نظرِ بودارِ خانم رئیس، به استخدامِ شرکت در می آید ولی در انتها او هم آماج حملاتِ بی معنای خانم رئیس قرار می گیرد )، بسیار بلاتکلیف رها شده و اینطور نشان داده می شود او کلاً « مشکل » دارد اما در فیلم نامه ی اولیه که نوشته بودم، شخصیتِ رئیس، به خاطر تنهایی و جذابیتِ کمتر نسبت به منشیِ زیردستش و همینطور سن بالاتر نسبت به او، با حالتی مغرضانه و روان پریشانه، با او برخورد می کند و می چزاندش اما وقتی دختر، پته ی خواستگارِ کلاهبردارِ خانم رئیس را روی آب می ریزد، در انتها، رئیس از درِ دوستی با او در می آید و دست از رفتارِ تند و زننده اش برمی دارد و با او خوب می شود و حتی به خاطرِ این کارش، به او ترفیع هم می دهد و اینجاست که هم اسم « این زن ها » به محتوای اثر می خورد و هم اینکه شخصیت ها، کارایی بهتری پیدا می کنند. مخصوصاً خانم رئیس که شخصیتِ مهمی ست و اعمال زننده اش از روی قصد و منظوری روانی، که در آخر، البته تغییر می کند. بهرحال …

به نظرم، با تمام این حرف ها، « این زن ها » فیلم قابل تحملی از آب در آمده که با فیلم های کمدی سطح پایین شبکه ی نمایش خانگی فرق می کند. مسئولیت پنجاه دقیقه ی ابتدایی فیلم را تمام و کمال می پذیریم و منتظر هرگونه نقد ( چه نرم، چه تند، چه آتشین ) هستم، با کمال میل و قلبی باز.

۱۱ دیدگاه به “فیلم ویدئویی « این زن ها » و پنجاه دقیقه ی من”

  1. حسین رازی زاده گفت:

    سلام
    ۱-آفرین به اینکه حرکتی در این سطح کردی
    ۲-همون طور که میدونی بدترین چیز اینه که بخای با یه فیلم شاهکار شروع کنی اونم تو سینمای ایران
    ۳-اگ برات ممکنه فیلمنامه اصلیو رو سایت قرار بده
    اگه نمیتوی بده من بخونم
    من خیلی امانت دارم
    ۴-اگ دوس داری از کارای آیندت هم بگو
    ۵-اگ مایل باشی یه مصاحبه ترتیب بدیم
    در صورت موافقت سوالارو واست میل میکنم تو هم جوابارو واسم میل میکنی اختصاصی وبلاگ “خاطرات سینمایی من”
    در کل آفرین
    به امید روزی که فیلم خودتو بسازی
    اگ به نگه دارنده بوم صدا هم احتیاج داشتی ما هستیم. . .

    بی شوخی. . .
    در آخر . . .بانه نیار. . .فیلم نامه اگه درست ودرمون باشه هرچی هم که بشه بازم خوبه
    🙂

    • damoon گفت:

      سلام
      ۱- ممنون.
      ۲- …!
      ۳- امکانِ قرار دادنِ فیلم نامه روی سایت نیست. یعنی برای « سینمای خانگی من » لزومی ندارد فعلاً.
      ۴- در پُستی که قبلاً منتشر کرده ام، از تله فیلمی که قرار است از روی فیلم نامه ی من ساخته شود، حرف زده بودم. فعلاً مراحل پیش تولید را می گذرانیم.
      ۵- « مصاحبه » که زیادی گُنده است! ممنون از پیشنهادتان. حالا بماند شاید بعدترها!
      بهرحال ممنون از شما.

  2. NOBODY KNOWS گفت:

    خیلی وقته از دیدن فیلم ایرانی توبه کردم و خوشبختانه هنوز این توبه شکسته نشده…. واقعا بهترین فیلم ایرانی از بدترین فیلم خارجی بدتره… چه از نظر ایده چه از نظر محتوا و مخصوصا از نظر فرم… البته تک و توک فیلمای ایرانی شاهکار از آب در میان
    مثلا درباره الی, قاعده تصادف والـــــبته فیلم مــــــاهی و گــــربه شهرام مکری که بی نظیر ترین فیلم ایرانی از اول خلقت سینمای ایران تا به امروزه
    ولی در کل ترجیه میدم به جای اینکه وقتمو با این فیلمای شونه تخم مرغی که برای من جز یه ساعت عذاب چیزی نداره برم و وقتمو برای دیدن فیلمایی که روش فکر شده صرف کنم

    • damoon گفت:

      بهرحال شما مختارید! ممنون از توضیحتان.

      • NOBODY KNOWS گفت:

        جناب دامون عزیز! باید یک تشکر ویژه ویژه ازتون بکنم… این کار که به تمام نظرات با کمال ادب جواب میدید واقعا کار ستودنی و قابل تحسینه..این کار یعنی نظرات بقیه (واقعا) براتون مهمه نه مثل بعضی افراد دیگه که فقط ادعای انتقاد پذیری دارن و اهمیتی به نظرات دیگران نمیدن
        درهر صورت دوست داشتم از این کارتون(( که منو واقعا تحت تاثیر قرار داده)) تشکر کنم!!! امیدوارم تا آخر همیشه به نظرات اهمیت بدید و همه رو با بردباری پاسخ بدید

    • الهه گفت:

      همه ی فیلمایی که اسم بردی بجز درباره الی که یکم بهتر بود همونم اخرش چرت بود بقیه شون خیلی چرت ابدوغ خیاری بود برو فیلمای قشنگ ایرانی رو ببین مثل سرسپرده مثل ابنبات چوبی یا فروشنده یا ملیح و راه های نرفته اش مصادره من سالوادور نیستم افتاب پرست جدایی نادر ازسیمین و و و

  3. سمانه گفت:

    دیروز با خواندن پست شما اقدام به خرید فیلم کردم اما متاسفانه هنوز نتوانستم آن را پیدا کنم(خبر خوب فروشنده گفت این فیلم را داشتم اما همه به فروش رفته)…به قول شما “جوینده یابنده است” فیلم را پیدا خواهم کرد…حتما فیلم را خواهم دید(خصوصا ۵۰ دقیقه اول آن را) .

  4. سجاد گفت:

    فیلم خوبی بود

  5. مریم علی نیا گفت:

    سلام خسته نباشین من میخواستم بدونم آهنگ ز موبایا رامتین خداپناهی تو فیلم این زنها اسمش چیه ممنون

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم