در حالی که ویروس کرونا مشغول در نوردیدن جامعه است و از طرف دیگر، خبرهای بد مانند نقل و نبات و هر روز که از خواب بلند میشویم به گوشمان میخورد و خلاصه در شرایطی که جامعهی ایران به سمتوسوی خطرناکی میرود و بوهای بدی از آن به مشام میرسد، اولین شمارهی بعد از جشنواره منتشر شد که به سنت همیشه مربوط است به گزارشهای جشنواره و البته نظرسنجی بهترین فیلم از نگاه نویسندگان و منتقدان ماهنامه که نتیجهاش غافلگیرکننده بود. تا دقایق آخری که آراء شمرده میشد، بین دو فیلم رقابت سختی وجود داشت که در نهایت آن فیلمی که کمتر فکرش را میکردم، اول شد. به هر حال این بازیها همیشه مزهی خودش را دارد. انتخاب من هم البته فیلم دیگری بود که احتمالاً در میان یادداشتهای هر روزم از جشنواره، خبرش را دارید. به غیر از فیلم، طبیعتاً انتخابهایم در رشتههای دیگر هم در نظرسنجی آمده که اگر حوصله داشتید و خواستید، میتوانید بهشان رجوع کنید.
اما در این شماره، مطلبی با تیتر «با همین چیزها…» نوشتهام که نگاهیست به سکانسها، لحظهها و نکتههای مهم فیلمهای خوب و بد جشنواره. در ابتدای این یادداشت، دربارهی فضای ملتهب روزهای پیش از این رویداد سینمایی و اتفاقهایی که روی داد توضیحاتی دادهام و نظر خودم را هم مانند همان یادداشتی که روزهای پیش از جشنواره در اینستاگرام منتشر کردم و بازخوردهای متفاوتی داشت (از جمله این که کلی بدوبیراه شنیدم!)، این بار با فراغ بال بیشتر و دقیقتر توضیح دادهام تا با وجود تمام کمبودهای سینمای ایران، در کنارش بمانیم. خلاصه این که فیلم ببینید و «فیلم» بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصتی بود بخوانید، ضرر ندارد. ضمن این که روبوسی و دست دادن و این کارها را هم بیخیال شوید تا ببینیم این کرونا کارش به کجا میکشد.
پاسخ دادن