نگاهی به فیلم شب گذشته در سوهو Last Night in Soho

نگاهی به فیلم شب گذشته در سوهو Last Night in Soho

  • بازیگران: توماسین مکنزی – آنیا تیلور جوی – مت اسمیت و …
  • نویسندگان فیلم‌نامه: ادگار رایت – کریستی ویلسون کِیرنز، براساس داستانی از ادگار رایت
  • کارگردان: ادگار رایت
  • ۱۱۶ دقیقه؛ محصول انگلستان؛ سال ۲۰۲۱
  • ستاره‌ها: ۴ از ۵

. 

در پسِ نئون‌های رنگی…

.

الوییز در دانشگاه هنر لندن پذیرفته می‌شود و به آن‌جا نقل مکان می‌کند. او که عاشق لندنِ دهه‌ی شصت است، در رویاهایش در کوچه‌پس‌کوچه‌های لندنِ قدیم می‌چرخد و عاشق مردی می‌شود که قصد دارد او را به خواننده‌ی معروفی تبدیل کند. این رویاهای شیرین، کم‌کم به حقیقت ترسناکی گره می‌خورند و الوییز را به مخمصه‌ی بدی می‌اندازد…

تلفیق ترس و رومنس و طنز به شکل ظریفی در فیلم اتفاق افتاده است. آغاز شیرین و دوست‌داشتنی داستان و همراه شدن‌مان با رویاهای الوییز درباره‌ی لندنِ زیبای دهه‌ی شصت، گول‌زننده است. در واقع قصد نویسندگان و کارگردان این است که با این آغاز، بیننده را به رویایی شیرین فرو ببرند تا کابوس نیمه‌ی دوم فیلم، تکان‌دهنده‌تر جلوه کند. آن‌ها با این کار نه‌تنها میزان تأثیرگذاری فیلم و هیجانش را دوچندان می‌کنند، بلکه در پس‌زمینه‌ی داستان به این موضوع می‌پردازند که گذشته‌ها هم آن‌طور که به نظر می‌آیند، زیبا و پاک و معصوم نبوده‌اند. آن‌ها به این نکته اشاره می‌کنند که در گذشته‌ها هم انسان‌هایی مانند سندی وجود داشته‌اند که در پی تحقق رویای خواننده شدن و ثروت و شهرت، مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند و به این ترتیب تمام آرزوهای‌شان برباد رفته است. در واقع همه‌چیز آن‌طور که الوییز تصور می‌کرد، پاک و منزه نبود. در پس نئون‌های رنگی خیابان‌های غالباً خیسِ لندنِ دهه‌ی شصت هم انسان‌هایی زندگی می‌کردند که به بدترین شکل ممکن به بی‌راهه کشیده ‌شده‌اند.

در ابتدا گمان می‌کنیم سندی، شخصیت رویایی الوییز است. در صحنه‌هایی جذاب، انعکاس تصویر سندی در آیینه، الوییز را می‌بینیم. در واقع الوییز خود را در قالب سندی می‌بیند؛ دختری که آرزو دارد در مشهورترین کافه‌ی لندن برنامه اجرا کند. در واقع سندی سویه‌ی عملگرای الوییزِ خجالتی و گوشه‌گیر است. در صحنه‌ی آغاز فیلم و هنگام تیتراژ، نوع وارد شدن الوییز به صحنه، رقص او و ژست‌هایی که از روی عکس بازیگرانی نظیر آدری هپبورن تقلید می‌کند، او را دختری اهل نمایش و عاشق شهرت می‌بینیم. در ادامه متوجه می‌شویم الوییز در تنهایی‌هایش و در عمق ذهنش به چنین چیزهایی فکر می‌کند اما در عمل توانایی بروز خود را ندارد. او به عنوان دختری دور از مرکز، که مادرش را هم به دلیل خودکشی از دست داده است، دوست دارد خودش را میان رویاهایش ببیند برای همین است که قبول شدنش در دانشگاه هنر و در رشته‌ی طراحی لباس و مُد، آن‌همه خوشحالش می‌کند.

سندی برای الوییز و همچنین برای مخاطب، در ابتدا سویه‌ی جذابی دارد. انگار اوست که الوییز را درون لندن دهه‌ی شصت می‌کِشد تا میان زرق‌وبرق کاباره‌ها و کافه‌ها و انسان‌های ثروتمند غرق شود. اما هر چه پیش‌تر می‌رویم این سویه‌ی جذاب ‌کم‌کم رنگ می‌بازد و جایش را به فضایی کابوس‌گونه می‌دهد که درست از همین نقطه غافل‌گیری و چرخش عجیب فیلم آغاز می‌شود. در یکی از صحنه‌های خوب فیلم، سندی/الوییز از صحنه‌ی اجرای کافه فاصله می‌گیرد و به پشت صحنه می‌رود. در حالی که دوربین او را همراهی می‌کند، در راهرویی طولانی، میان اتاق‌هایی که چپ و راست راهرو قرار گرفته‌اند، زنانی را می‌بینیم که برای رسیدن به آرزوهای‌شان با مردهای ثروتمند درآمیخته‌اند. این صحنه‌ی کابوس‌زده هشدار تیز و تندی‌ست که می‌گوید هیچ‌چیز آن‌طور که به نظر می‌رسد زیبا و دلربا نیست. از همین‌جاهاست که کابوس آغاز می‌شود و به واقعیتی ترسناک پیوند می‌خورد. پیوندی که اتفاقاً به شکلی جذاب و دیدنی، ژانر فیلم را هم از یک رومنس، به یک فیلم رازآلود و جنایی تغییر می‌دهد و به‌زیبایی تلفیق می‌کند.

با رو شدن واقعیت، اتفاق‌های زیادی می‌افتد. از یک طرف پرونده‌ای جنایی که سال‌ها مسکوت مانده بود، حل می‌شود و به نتیجه می‌رسد. از طرف دیگر الوییز مطابق تمام فیلم‌های خوب دنیا، دیدگاهی جدید نسبت به زندگی و موقعیت خودش پیدا می‌کند. او می‌فهمد که معمولاً هیچ‌چیز آن‌طور که از راه دور به نظر می‌رسد، همیشه زیبا نیست. ضمن این‌که متوجه می‌شود باید به آن چیزی که علاقه دارد، چنگ بزند و به موفقیت برسد، چون جای دیگران بودن با توجه به این‌که نمی‌دانیم چه اتفاق‌ها و بلاهایی را از سر گذرانده‌اند، نمی‌تواند ما را به جایی برساند. الوییز آن‌قدر از زندگی رویایی سندی لذت می‌برد که حتی سعی می‌کند مانند او موهایش را رنگ کند و لباس بپوشد، اما در نهایت به این نتیجه می‌رسد که او تنها باید خودش باشد، خودِ خودش.

*برای خواندن یادداشت‌ فیلم‌های دیگر این کارگردان، نام دقیق او یا فیلم‌هایش را در کادر سمت چپ و بالا جستجو کنید. 

۹ دیدگاه به “نگاهی به فیلم شب گذشته در سوهو Last Night in Soho”

  1. mahboobe گفت:

    سلام. ستاره های فیلم چیشد؟ من فیلمهامو باتوجه به ستاره هایی که به فیلمها میدید انتخاب میکنم.

  2. ناشناس گفت:

    ادگار رایت خیلی خلاقِ.سه گانه ادگار رایت هم خیلی عالی بود. البته به نظرم آخری یکم ضعیف بود ولی شأن می‌میرد و هات فاز عالی بودند. نظر شما در مورد این سه تا فیلم چیه؟ من اون بالا جستجو کردم غیر از این فیلم چیزی نیامد.

  3. علیرضا گفت:

    من برعکس شما اصلا به این فیلم نظر مثبتی ندارم و به نظرم حتما سه گانه ای که دوست مون فرمودند رو ببینید (خصوصا دو تای اول) و لذت ببرید.

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم