شماره‌ی ۵۶۴ مجله‌ی «فیلم»

شماره‌ی ۵۶۴ مجله‌ی «فیلم»

در این اوضاع و احوال بی‌سروته و ناجوانمردانه، صحبت از این‌که شماره‌ی جدید مجله به دکه‌ها رسیده، صحبتی‌ست که وجدانم را ناراحت می‌کند، مانند چند کار «لاکشری» که این هفته انجام دادم و حالا به این فکر می‌کنم که می‌توانستم انجام ندهم. نمی‌دانم چرا این را می‌گویم و اصلاً اگر فلان کار را می‌کردم یا نمی‌کردم در اوضاع تأثیری می‌گذاشت یا نه، اما همین‌قدر می‌دانم که وجدانم چندان راحت نیست. با این وجود، «فیلم» به دکه‌ها رسید (که در این اوضاع غریب، شاید هنوز به خیلی از شهرها نرسیده باشد) و ناچارم بگویم زندگی ادامه دارد.

نزدیک به سی‌ صفحه‌ی مجله اختصاص دارد به ویژه‌نامه‌ی بیست‌سالگی باد ما را خواهد برد که حاوی اطلاعات و مصاحبه‌ها و عکس‌های جالبی از پشت صحنه‌ی این فیلم است؛ عکس‌هایی که برای اولین بار خواهید دید. ضمن این‌ که مصاحبه‌ای خواندنی با زنده‌یاد کیارستمی هم در این پرونده وجود دارد که حتماً توصیه‌اش می‌کنم.

اما من در این شماره سه مطلب دارم. اولی یادداشتی‌ست درباره‌ی چشم‌وگوش‌بسته (فرزاد موتمن). راستش مدتی قبل در صفحه‌ی اینستاگرامم، مطلب کوتاه و البته مثبتی درباره‌ی فیلم نوشته بودم که بازخورد فراوانی پیدا کرد و همین باعث شد در شماره‌ی جدید مجله، به شکل مفصل به ماجرای کپی‌برداری در سینمای ایران بپردازم و سعی کنم به این پرسش پاسخ بدهم: «کپی خوب یا ارژینال بد؟».

یادداشت دوم من درباره‌ی فیلمی‌ست از سینمای کره‌ی جنوبی با نام شغل پرخطر (لی بئونگ هیون). فیلمی کمدی، سرحال و جذاب با ایده‌ا‌ی فوق‌العاده و بکر. مطلب من را نخوانید چیزی را از دست نخواهید داد اما فیلم را حتماً ببینید و لذت ببرید.

و در نهایت مطلب سوم‌ام چنان که روی جلد هم پیداست، نگاهی موردی‌ست به آداب و رسوم سینما رفتن در ترکیه. در این نوشته‌ی دو صفحه‌ای، به مواردی پرداخته‌ام که موقع سینما رفتن در این کشور به آن‌ها برخواهید خورد و مختص خودشان است. قوانین و رسومی که برای ما ناشناخته هستند و می‌توانیم از چند تایی‌شان برای بهبود عملکرد سینماها و کشاندن مخاطب به سالن‌ها استفاده کنیم. امیدوارم بخوانید و دوست داشته باشید.

روزگار بی‌سروته و ناجوانمردانه‌ای‌ داریم اما خلاصه «فیلم» بخرید و فیلم ببینید و نوشته‌های من و دوستان را هم اگر فرصت داشتید بخوانید، ضرر ندارد.

نگاهی به فیلم گالی بوی Gully Boy

نگاهی به فیلم گالی بوی Gully Boy

  • بازیگران: رانویر سینگ ـ عالیا بات ـ سیدانت چاتورودی و …
  • فیلم‌نامه‌نویس‌ها‌: زویا اختر ـ ریما کاگتی ـ واسوندارا کوشی ـ ویجی ماریا
  • کارگردان: زویا اختر
  • ۱۵۳ دقیقه؛ محصول هندوستان؛ سال ۲۰۱۹
  • ستاره‌ها: ۳/۵ از ۵
  • این یادداشت در شماره ۵۶۳ مجله «فیلم» منتشر شده است
  • رسم‌الخط این یادداشت بر طبق رسم‌الخط مجله «فیلم» تنظیم شده است

.

نوبت منم می‌شه!

 

خلاصه داستان: مراد جوان بیست‌ودو ساله‌ای‌ست که به همراه خانواده‌اش در شهرکی زاغه‌نشین روزگار فقیرانه‌ای می‌گذراند. او به شکل پنهانی با دختری به نام سفینا رابطه دارد. سفینا هم که روی مراد بسیار تعصب دارد، مانند او رابطه‌اش را از خانواده پنهان کرده است. مراد به موسیقی رپ علاقه زیادی دارد و گاهی برای دل خودش اشعاری می‌نویسد اما هیچ‌گاه به این فکر نیفتاده که خودش می‌تواند این شعرها را اجرا کند تا این که یک روز با ام‌سی شیر، یک رپر جوان، روبه‌رو می‌شود. ام‌سی، مراد را تشویق می‌کند که دست‌نوشته‌هایش را خودش اجرا کند و این آغاز مسیر رو به بالای مراد است که او را با وجود مخالفت‌های سرسختانه خانواده و از آن مهم‌تر، اوضاع و احوال بی‌رحمانه زندگی‌اش تبدیل می‌کند به یک ستاره موفق رپ، ستاره‌ای با نام مستعار «گالی بوی»… (بیشتر…)

شماره‌ی ۵۶۳ مجله‌ی «فیلم»

شماره‌ی ۵۶۳ مجله‌ی «فیلم»

از آن جایی که خیلی پیش از شروع جمع‌آوری مطالب این شماره و در ادامه، روزهای شلوغ صفحه‌بندی، ایران نبودم، برخلاف گذشته، مواجه شدن با عکس روی جلد، تیترها و البته مطالب چاپ‌شده‌ برای من مانند آن سال‌های گذشته که خواننده‌ی مجله بودم، هیجان‌انگیز و جذاب بود. یاد همان وقت‌ها افتادم. همان وقت‌هایی که خودم را به دکه‌ی روزنامه‌فروشی می‌رساندم تا با «فیلم» جدید مواجه شوم و دقایقی طولانی (برای گذر زدن به مطالب داخلش) و در ادامه، روزها (برای خواندن دقیق تقریباً همه‌ی مطالبش) وقت بگذرانم.

به هر حال در حالی که بچه‌های تحریریه، زحمت کارهای من را هم به دوش کشیدند، شماره‌ی جدید «فیلم» هم به‌موقع به دکه‌ها رسید. طبیعتاً مانند قبل نمی‌توانم مطالب خوب‌تر را که پیش از چاپ خوانده‌ام، به شما معرفی کنم. قطعاً خودتان پی خواهید برد. فقط می‌توانم درباره‌ی دو مطلب خودم حرف بزنم: یکی یادداشتی‌ست بر یک فیلم جدید هندی به نام گالی بوی (زویا اختر) با تیتر «نوبت منم می‌شه!». فیلمی جذاب با داستانی متفاوت که البته هسته‌ی اصلی‌اش در واقع همان سینمای هند خودمان است، با همان جذابیت‌ها و اوج و فرودها و صد البته ضعف‌ها. مطلب دوم هم یادداشتی‌ست بر چاقی! (راما قویدل) که بالاخره بعد از پنج سال اکران شد. همان وقت‌ها، فیلم را در جشنواره دیده بودم و خوشم آمده بود. دیدار مجددش اتفاق خوبی بود. یکی‌دو سال پیش که با راما قویدل حرف می‌زدم وقتی به موضوع اکران این فیلم رسید، ناامیدانه گفت بعید است فیلمش اکران شود. حرف‌هایش در قالب یک یادداشت نیمه‌بلند، در صفحه‌ی «گزارش اکران» (که من می‌نوشتم و حالا دیگر مدت‌هاست که نمی‌نویسم و در نتیجه این صفحه هم بسته شده است) چاپ شد. حالا و بعد از این همه سال، فیلمش هنوز بامزه است، هر چند لاغر!. «لاغرِ بامزه!» عنوان یادداشتی‌ست که درباره‌ی این فیلم نوشته‌ام و دیدنش را قطعاً توصیه می‌کنم.

خلاصه اینکه فیلم ببینید و «فیلم» بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصتی بود بخوانید، ضرر ندارد.

 

نگاهی به فیلم سرخپوست

نگاهی به فیلم سرخپوست

  • بازیگران: نوید محمدزاده ـ پریاز ایزدیار ـ مانی حقیقی و …
  • نویسنده و کارگردان: نیما جاویدی
  • ۱۰۰ دقیقه؛ سال ۱۳۹۷
  • ستاره‌ها: ۲/۵ از ۵
  • این یادداشت در شماره‌ی ۶۵ مجله‌ی «تجربه» منتشر شده است

 

پله‌پله جلو رفتن بهتر از یکهویی پریدن است

 

خلاصه‌ی داستان: سال ۱۳۴۷ زندانی قدیمی در جنوب ایران به‌ دلیل مجاورت با فرودگاه تازه‌تأسیس شهر در حال تخلیه است. رئیس زندان سرگرد نعمت جاهد به همراه مأمورانش مشغول انتقال زندانیان به زندان جدید هستند تا این که مشخص می‌شود یکی از زندانی‌ها هنوز از مکان قدیمی خارج نشده و احتمالاً جایی در ساختمان بزرگش پنهان شده است. سرگرد جاهد جستجو برای یافتن زندانی پنهان‌شده را از سر می‌گیرد … (بیشتر…)

نگاهی به فیلم نیوکاسل

نگاهی به فیلم نیوکاسل

  • بازیگران: حمید گودرزی ـ بهرام افشاری ـ نسرین مقانلو و …
  • نویسندگان: علی‌رضا قاسمی ـ مهیار رضاخانی
  •  کارگردان: محسن قصابیان
  • ۸۰ دقیقه؛ سال ۱۳۹۵
  • ستاره‌ها: ۲/۵ از ۵
  • این یادداشت در شماره ۵۶۱ مجله  «فیلم» منتشر شده است
  • رسم‌الخط این یادداشت طبق رسم‌الخط مجله  «فیلم» تنظیم شده است

 

آن‌چه می‌ارزد به اثبات، ای دریغا نیست هرگز قابل اثبات…*

 

خلاصه داستان: اشخاص مختلفی در یک خانه قدیمی به شکلی پنهانی زندگی می‌کنند؛ یک گروه موسیقی که به دنبال تهیه‌کننده می‌گردد، یک آرایشگر زن، یک جوان مجرد، یک مرد افغان و همسر باردارش و در نهایت دختری مرموز که هیچ‌کس نمی‌داند چه‌ کاره است و چه می‌کند. کسی که این افراد را دور هم جمع کرده فرید (حمید گودرزی) نام دارد. او بدون اطلاع صاحب‌خانه و برای کسب درآمد، اتاق‌های خانه قدیمی را به کسانی که نیاز دارند، اجاره داده است اما وقتی خبر می‌رسد صاحب‌خانه قرار است تا ساعاتی دیگر از سفر خارج به ایران برسد، فرید برای بیرون کردن مستأجرها به تکاپو می‌افتد هر چند آن‌ها هیچ‌کدام راضی به این کار نیستند و به همین دلیل کشمکش‌ها و درگیری‌هایی بین افراد به وجود می‌آید که اوضاع را بیش از پیش آشفته می‌کند… (بیشتر…)

شماره‌ی ۶۵ مجله‌ی «تجربه»

شماره‌ی ۶۵ مجله‌ی «تجربه»

شماره‌ی جدید مجله‌ی «تجربه» منتشر شد که در بخشی از آن به سرخپوست (نیما جاویدی) پرداخته شده و من هم یادداشتی یک صفحه‌ای درباره‌اش نوشته‌ام که شاید خواندنش خالی از لطف نباشد. هر چند حالا دیگر مدت زیادی از اکران این فیلم گذشته و ممکن است آن‌قدر درباره‌اش مطلب خوانده باشید که دیگر دل‌تان را زده باشد. این یادداشت هم قرار بود خیلی زودتر از این‌ها و زمان اکران فیلم منتشر شود که کار به این‌جا کشید.

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم