نگاهی به دو فیلم جدید و جذاب سینمای هند؛ راه و رسم لذت بردن از فیلم هندی!

نگاهی به دو فیلم جدید و جذاب سینمای هند؛ راه و رسم لذت بردن از فیلم هندی!

  • این یادداشت در شماره ۵۵۳ مجله «فیلم» منتشر شده است
  • رسم‌الخط این یادداشت بر طبق رسم‌الخط مجله «فیلم» تنظیم شده است

.

شیطان Ratsasan 

بازیگران: ویشنو ویشال، سوزان جرج، آمالا پل و …

 نویسنده و کارگردان‌: رام کومار

۱۷۰ دقیقه؛ سال ۲۰۱۸؛ محصول هندوستان

آرون جوانی‌ست عاشق سینما که تمام انرژی‌اش را صرف نوشتن فیلم‌نامه و ارائه‌اش به تهیه‌کننده‌ها می‌کند. او که عاشق فضاهای جنایی‌ست، سعی می‌کند با دنبال کردن خبرهای صفحه حوادث روزنامه‌ها و پیگیری زندگی قاتل‌های معروف سریالی دنیا، برای داستان‌هایش دستمایه جور کند. اما تلاش او برای فروختن فیلم‌نامه‌ بی‌نتیجه است. از طرف دیگر بی‌کاری و بی‌پولی هم به او فشار می‌آورد، در نتیجه تصمیم می‌گیرد به حرف برادرش گوش کند و وارد نیروی پلیس شود. ورود او هم‌زمان است با پیدا شدن جسد دخترهای جوانی که همگی به یک شیوه مشخص به قتل رسیده‌اند. آرون که به دلیل پس‌زمینه ذهنی‌اش، آماده و مشتاق پیگیری جنایت‌ها و رسیدن به قاتل است، سرنخ‌ها را کنار هم می‌چیند تا به نتیجه برسد، هر چند بالادستی‌هایش چندان به او میدان نمی‌دهند و حرف‌هایش را باور نمی‌کنند …

.

ملودی کور Andhadhun 

بازیگران: آیوشمان کهورانا، تابو، رادهیکا آپته و …

فیلم‌نامه: آریجیت بیسواس، یوگش چاندکار، سریرام راغوان، همانث رائو، پوجا لادها سورتی براساس داستانی از اولیویه ترینیه

کارگردان‌: سریرام راغوان

۱۳۹ دقیقه؛ سال ۲۰۱۸؛ محصول هندوستان

آکاش پیانیست جوان نابینایی‌ست که درباره علت نابینایی‌اش به همه می‌گوید در چهارده سالگی بر اثر اصابت توپی به سرش، عصب چشم‌هایش از بین رفته و در نهایت به کوری‌اش منجر شده. او با وجودی که چشمش نمی‌بیند، اما ماهرانه پیانو می‌نوازد و هر روز تمرین می‌کند. آشنایی اتفاقی با دختری به نام سوفی، آکاش را به رستوران پدر سوفی می‌رساند، جایی که به او شغل خوبی پیشنهاد می‌دهند؛ نواختن پیانو برای مشتری‌های رستوران. آکاش این شغل را می‌پذیرد و البته عاشق سوفی هم می‌شود تا این‌که یک روز یکی از بازیگران قدیمی سینمای هند به نام پرامود سینها که مشتری رستوران است، با دیدن هنر آکاش از او دعوت می‌کند به خانه‌اش بیاید و کنسرتی خصوصی به مناسب روز تولد همسرش سیمی برگزار کند. آکاش در ازای مبلغ قابل توجهی پول، این پیشنهاد را می‌پذیرد و روز موعود به خانه بازیگر معروف می‌رود اما در لحظه ورود متوجه می‌شود جسد بازیگر معروف روی زمین افتاده و سیمی به همراه مردی قوی‌هیکل که در گوشه‌ای پنهان شده، قصد لاپوشانی جنایت را دارند … (بیشتر…)

شماره‌ی ۵۵۳ مجله‌ی فیلم

شماره‌ی ۵۵۳ مجله‌ی فیلم

شماره‌ی اول بهمن هم به دکه‌ها رسید و خبر جالب این‌که به دلایلی دوباره به دوران سیاه و سفید برگشتیم. یکی از این دلایل برمی‌گردد به اوضاع و احوال اقتصادی مملکت که ظاهراً روز‌به‌روز دارد بدتر می‌شود. خودتان از این چیزها بهتر خبر دارید و نیازی به تکرار من نیست. این شماره برای کسانی که در طول دو سال رنگی بودن، مدام شکایت می‌کردند که چرا حس نوستالژیک مجله را به‌هم زدید و رنگی شدید، احتمالاً حس خوبی خواهد داشت. خودمان هم هنگام صفحه‌بندی این شماره، در حالی‌که چشم‌های‌مان به ویرایش و پیرایش رنگی صفحه‌ها عادت کرده بود حس عجیبی داشتیم، آن‌چنان‌که دو سال قبل، موقع رنگی کردن صفحه‌ها همین حس را تجربه کردیم. به‌هرحال آدمیزاد پوستش کلفت است و به همه چیز عادت می‌کند وگرنه الان مانند دایناسورها منقرض شده بود!

اما در این شماره دو مطلب دارم که تیتر آن‌ها را روی جلد ملاحظه می‌کنید؛ «خاطره/مقاله‌ای درباره سینماها و سینماداری در یک شهر کوچک شمالی؛ راز و رمزهای سینمادار پیر» مطلبی سه‌صفحه‌ای‌ست درباره‌ی پدربزرگ سینمادارم در شهسوار (تنکابن) استان مازندران. او کسی بود که پیش از انقلاب، در این شهر کوچک، که حال و هوایش هنگام خواندن متن دست‌تان خواهد آمد، سه سینما را می‌چرخاند و با آدم‌های معروف آن دوران دوست بود. من در این نوشته، به داستان زندگی او، اتفاق‌های گاه شیرین و گاه عجیبی که در طول سال‌های سینماداری‌اش رقم زد، نحوه‌ی مدیریت سینماهایش و جزییات دیگر پرداخته‌ام که بهتان اطمینان می‌دهم خواندنش جذاب خواهد بود. می‌توانید فارغ از اوضاع و احوال آشفته‌ی سینما و مملکت، با فراغ بال و سر فرصت این نوشته را بخوانید.

اما مطلب دوم من درباره‌ی «راه و رسم لذت بردن از فیلم هندی» است. در ادامه‌ی معرفی فیلم‌های خوب سینمای هند، این‌بار دو فیلم جدید و جذاب این سینما ملودی کور (سریرام راغوان) و شیطان (رام کومار) را دستمایه قرار داده‌ام تا کمی درباره‌ی قوانین فیلم هندی دیدن با شما صحبت کنم. در این نوشته سعی کرده‌ام توصیه‌هایی بکنم به آدم‌هایی که از پازولینی و برگمان پایین‌تر نمی‌آیند! این هم از آن نوشته‌هایی‌ست که می‌توانید با فراغ بال و سر فرصت بخوانیدش. امیدوارم برای کسانی که تا همین امروز به خاطر معرفی فیلم هندی در این چند سال اخیر در مجله با من سر جنگ داشتند، مفید باشد! خلاصه این‌که فیلم ببینید، «فیلم» بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصت شد بخوانید، ضرر ندارد.

نگاهی به فیلم درخت گلابی وحشی The Wild Pear Tree

نگاهی به فیلم درخت گلابی وحشی The Wild Pear Tree

  • بازیگران: دوغو دمیرکول ـ مورات جِمجیر ـ هازار اِرگوچلو و …
  • فیلم‌نامه: آکین آکسو ـ اِبرو جیلان ـ نوری بیلگه‌جیلان
  • کارگردان‌: نوری بیلگه‌جیلان
  • ۱۸۸ دقیقه؛ سال ۲۰۱۸؛ محصول ترکیه، مقدونیه، فرانسه، آلمان، بوسنی و هرزگوین، بلغارستان، سوئد
  • ستاره‌ها: ۴ از ۵
  • این یادداشت در شماره ۵۵۲ مجله «فیلم» منتشر شده است
  • رسم‌الخط این یادداشت بر طبق رسم‌الخط مجله «فیلم» تنظیم شده است

.

جادوی جیلان

.

خلاصه داستان: سینان که در روستایی کوچک به همراه خانواده‌اش زندگی می‌کند، در فکر چاپ کتابش است. کتابی که از خاطرات شخصی‌اش نشأت گرفته. اما او پول کافی برای این کار ندارد و به هر کسی هم که رو می‌اندازد، کمکی نمی‌کنند. پدر او هم که در فکر کندن چاه و رسیدن به آب است تا با آن دشت را سیراب کند، مرد بی‌خیالی به نظر می‌رسد که با شرط‌بندی روی مسابقه‌های اسب‌دوانی، همه‌چیزش را از دست داده و در آستانه بازنشسته شدن از شغل معلمی، هیچ پولی در بساطش نیست. تمام تلاش پدر این است تا به آب برسد اما این کار از نظر سینان و بقیه مردم روستا، عبث و احمقانه است … (بیشتر…)

شماره‌ی ۵۵۲ مجله‌ی فیلم

شماره‌ی ۵۵۲ مجله‌ی فیلم

دی هم از راه رسید و مجله با چند روزی تاخیر به پیشخوان‌ها آمد. این شماره دو پرونده‌ی مفصل از جمله درباره‌ی فیلم جدید برادران کوئن داریم که برای علاقه‌مندانش جذاب خواهد بود؛ گفت‌وگو با برادرها تا نقدهایی بر فیلم‌شان. اما به نظرم مطالب مثل همیشه خواندنی و متنوع شهزاد رحمتی در بخش سینمای جهان را از دست ندهید؛ پرجزییات و پروپیمان. مخصوصا مطلبی با نام «جک تورانس، کینگ، باروز و شهرزاد: نیاز به آفریدن و تجلی آن در سینما» که فوق‌العاده است.
من هم در این میان یادداشتی سه صفحه‌ای نوشته‌ام بر فیلم جدید نوری بیلگه جیلان درخت گلابی وحشی که همان‌طور که روی جلد هم می‌بینید، تیترش هست:«جادوی جیلان». اگر فیلم را دیده‌اید، خواندن این یادداشت خالی از لطف نخواهد بود. خیلی‌ها با دیدن فیلم جدید جیلان، به این نتیجه‌ی دم دستی رسیده‌اند که او جامعه‌اش را سیاه می‌بیند و از مملکتش خسته است و در نظر او همه‌چیز تباه است و این حرف‌ها. اما این‌ها همه‌اش به این دلیل است که نویسنده‌های این مطالب، آشنایی درستی با حال و احوال جامعه‌ی ترکیه و ریزه‌کاری‌هایش ندارند و تنها از دوردست‌ها به ماجرا نگاه می‌کنند و بطن و متن آدم‌هایش را نمی‌شناسند. من در این مطلب تلاش کرده‌ام با توجه به آشنایی بسیار نزدیکم به جامعه‌ی ترکیه، دیدگاه دیگری ارایه بدهم که امیدوارم اگر خواندید خوش‌تان بیاید. در نهایت «فیلم» بخرید و فیلم ببینید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصتی بود بخوانید، ضرر ندارد.

نگاهی به جاده طوفانی Thunder Road

نگاهی به جاده طوفانی Thunder Road

  • بازیگران: جیم کامینگز ـ چلسی ادموندسن ـ نیکان رابینسون و …
  • نویسنده و کارگردان‌: جیم کامینگز
  • ۹۲ دقیقه؛ سال ۲۰۱۸؛ محصول آمریکا
  • ستاره‌ها: ۳/۵ از ۵
  • این یادداشت در شماره ۵۵۰ مجله «فیلم» منتشر شده است
  • رسم‌الخط این یادداشت بر طبق رسم‌الخط مجله «فیلم» تنظیم شده است

.

ژن‌های نامرغوب جیم آرنود

.

خلاصه داستان: جیم آرنود افسر پلیسی‌ست که مادرش را از دست داده. او در مراسم تدفین مادر، سخنرانی غرایی می‌کند و با آهنگ مورد علاقه او می‌رقصد. این حرکت، همه را متعجب می‌کند و در عین حال چند نفری از او با موبایل فیلم می‌گیرند. از سوی دیگر جیم مدتی‌ست که از همسر خود جدا زندگی می‌کند و در پی به دست آوردن حضانت دخترش کریستال است اما با توجه به این‌که مردی‌ست خشن و بددهن که در لحظاتی به‌سختی خودش را کنترل می‌کند، به دست آوردن این حضانت کار راحتی نیست… (بیشتر…)

نگاهی به فیلم لس‌آنجلس ـ تهران

نگاهی به فیلم لس‌آنجلس ـ تهران

  • بازیگران: پرویز پرستویی ـ مهناز افشار ـ ژوبین رهبر و …
  • فیلم‌نامه‌نویسان: آنالی اکبری ـ تینا پاکروان
  • کارگردان: تینا پاکروان
  • ۹۲ دقیقه؛ محصول ۱۳۹۶
  • ستاره‌ها: ــ
  • این یادداشت در شماره ۵۵۰ مجله «فیلم» منتشر شده است
  • رسم‌الخط این یادداشت، بر طبق رسم‌الخط مجله «فیلم» تنظیم شده است

 

بزن بریم کمدی بسازیم!

 

خلاصه داستان: ژوبین و موسیو ژان که در پرواز لس‌آنجلس به تهران با هم همسفرند، بعد از رسیدن به مقصد به شکلی تصادفی با هم آشنا می‌شوند. ژوبین برای سر زدن به مادربزرگ مریضش به تهران آمده و موسیو ژان هم برای کار دیگری. به اصرار ژوبین، موسیو کمی در خانه آن‌ها می‌ماند و در این میان، مادربزرگ ژوبین، عاشق موسیو می‌شود. در نهایت موسیو به همراه ژوبین و دختر دیگری به نام آیدا به خانه‌اش می‌روند و در آن‌جا آیدا با دیدن تابلوهای نقاشی فراوانی که روی دیوار می‌بیند به این فکر می‌افتد یک نمایشگاه نقاشی برگزار کند… (بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم