کوتاه دربارهی چند فیلم، چهلودو
- نام فیلم: رگ خواب
- کارگردان: حمید نعمتالله
مینا زنیست که برای پیدا کردن کار به یک فستفودی سر میزند و در امتحان ورودیاش قبول میشود اما اعتمادبهنفس پایین او و خرابکاریهایش باعث میشود کسی از او راضی نباشد جز کامران، یکی از مسئولین فستفود که هوای مینا را دارد و کمکم هم با او رابطهای عاطفی برقرار میکند. مینا که دختر تنهاییست از این آشنایی قند در دلش آب میشود و احساس میکند عشق زندگیاش را پیدا کرده است … نعمتالله به جای تعریف کردن یک داستان پروپیمان، سعی در ایجاد شور و حال دارد. او با ساخت و پرداخت یک شخصیت عجیب دیگر رکوردی از خود در خلق شخصیتهای یگانه و خاص در تاریخ سینمای ایران به جا میگذارد. او تلاش میکند روند رو به قهقرای زنی را نشانمان بدهد که میخواهد روی پای خودش بایستد اما به هر دلیل توانایی این کار را ندارد. یکی از دلایل مهم این امر هم اعتمادبهنفس پایین او و وابستگی بیش از حدش به کامران است. او که ابتدا خیال میکند مرد رویاهایش را به دست آورده بهمرور زمان متوجه میشود کامران خلقوخوی ترسناکی دارد و توجهی به او نمیکند. هر چند در دقایق رو به پایان، پیاز داغ داستان زیاد میشود و به ورطهی احساساتگرایی میافتد، اما به هر حال نعمتالله هیچگاه از یک حد مشخصی پایینتر فیلم نمیسازد؛ فیلمهایی شخصیتپردازانه، و نه چندان داستانپردازانه. (بیشتر…)
آخرین دیدگاهها