مروری بر ده فیلم جشنواره فجر از دریچه شغل شخصیتهایشان
- این نوشته در شماره ۵۲۲ مجله «فیلم» منتشر شده است.
- رسمالخط این نوشته بر طبق رسمالخط مجله «فیلم» تنظیم شده است.
کی، چهکاره است؟!
زمانی رسید که بشر متوجه شد نهتنها میتواند برخی از نیازهای خودش را تأمین کند بلکه میتواند کارهایی هم برای دیگران بکند که در توانشان نیست. آنهایی که شکارچی بودند به شکار میرفتند و آنهایی که توان کمتری داشتند مثلاً از زن و بچهها در مقابل خطرات احتمالی مراقبت میکردند. بعد به این نتیجه رسیدند که هر کس باید کاری به عهده بگیرد و بعد در ازای آن کار چیزی دریافت کند. و به این شکل چرخدندههای یک جامعه میچرخید و جلو میرفت. بهمرور زمان و پس از شکل گرفتن تمدن و قارهها و کشورها، شغل دیگر صرفاً برای تأمین معاش نبود. شغلها تبدیل شدند به بخشی از هویت هر انسان. حالا همه در اولین برخورد با یکدیگر، بعد از پرسیدن نام، دوست دارند شغل طرف مقابل را بدانند. این اتفاق در جامعه ما شاید بیش از هر جای دیگری نمود دارد. اینجا پسوند دکتر و مهندس حتی در آگهیهای ترحیم هم دیده میشود. یعنی انگار کسی که مُرده، با چنین پسوندی، ارج و قرب بیشتری پیدا میکند. انگار دکتر یا مهندس بودن متوفی را یکراست به بهشت خواهد برد! در چنین جامعهایست که نه شخصیت و منش آدمها، بلکه شغل و جایگاه آدمهاست که تعیین میکند چگونه با او برخورد کنند. اما با این حال نمیشود این را انکار کرد که داشتن یک حرفه یا شغل یکی از اصلهای اساسی زندگیست. عاملیست که انسانها را از رکود و رخوت جدا میکند و رشد و پویایی را برایشان به ارمغان میآورد. پرداختن به کاری که دوستش دارند و بابت آن پول هم دریافت کنند، به زندگی انسانها معنا و مفهوم میبخشد.
موضوع این نوشته درباره اهمیت شغل آدمها در فیلمهای امسال جشنواره است. میخواهیم ببینیم این شغلها چه تأثیری در ماهیت و عملکرد آن فیلمِ بهخصوص میگذارد. آیا شغل یک شخصیت ربطی به کلیت داستان پیدا میکند؟ آیا هویت آن شخص را در داستان میسازد؟ فیلمنامهنویسان تا چه حد به مقوله شغل و حرفه شخصیتهای داستانشان فکر میکنند؟ (بیشتر…)
آخرین دیدگاهها