فیلمهایی که نباید دید، شمارهی بیستودو
- نام فیلم: جادهقدیم
- کارگردان: منیژه حکمت
مینو هر چند همسر دوم بهرام است اما با بچههای او و البته خانوادهاش، روابط بسیار خوبی دارد. او نهتنها در جایگاه مادر و همسر، بلکه در جایگاه یک زن شاغل که شغلش ریاست بانک است هم بسیار موفق عمل میکند. اما یک روز خبر میرسد که زورگیری مینو را مضروب کرده و گریخته. مینو زخمی و ترسیده، هر چند جان سالم به در میبرد، اما این اتفاق روح و روان او را بههم میریزد و ماجرا وقتی سختتر میشود که بعد از گیر افتادن ضارب، او اعتراف میکند که به مینو تعرض کرده است … فیلم چنان که از پیشینهی کارگردانش هم پیداست داعیهی اجتماعی بودن و مطرح کردن موضوعهای تلخ جامعهی امروز ایران را دارد. اما البته که اینها فقط ادعاهاییست که در عمل به هیچجا نمیرسد. مشکل هم از جایی آغاز میشود که اصلاً معلوم نیست شخصیت اصلی داستان، یعنی مینو، بالاخره چه میگوید و چرا لحظهای عصبیست، لحظهای دیگر مثل دیوانهها خانه را تمیز میکند، لحظهای دیگر به این و آن میپرد، لحظهای دیگر کابوس میبیند و از بهرام دوری میکند و باز لحظهای دیگر، جسارت و صراحتی در عمل و کلامش مشاهده میشود که تاکنون از او ندیده بودیم؟ قرار است مینو بعد از تعرض، تازه به خودش بیاید و به درک جدیدی از دوروبرش برسد؟ اما مخاطب چهگونه قرار است به این درک برسد؟ با چه داستانی؟ تکرار مکرر کابوسهای مینو، چه فایدهای دارد؟ نشان دادن صدبارهی ترسهای او و عقب کشیدنهایش از همسر و فرزندان، چه دردی را دوا میکند؟ چه میشود که او در نهایت تصمیم میگیرد نزد مشاور برود و اعتراف کند؟ (بیشتر…)
آخرین دیدگاهها