از میان فیلم‌ها، شماره‌ی بیست‌وهشت

  • سرباز ۱: این مملکت جمهوریه. همه باید با هم برابر باشن.
  • سرباز ۲: برابری … معنی برابری چیه؟
  • سرباز ۱: برابری یعنی به هر کسی می‌تونی بگی برو به درک!

«صلیب‌های چوبی» ساخته‌ی ریموند برنارد (بیشتر…)

اگر بیاموزیم …

اگر بیاموزیم …

دیدار مجدد با فهرست شیندلر، شاهکار اسپیلبرگ بعد از سال‌های سال، مانند گذشته در صحنه‌های پایانی اشکی به چشمان من آورد که وقتی به خود آمدم متوجه شدم یک ربعی طول کشیده. هر دو بار انسانیت شیندلر به‌شدت تکانم داد و هنگامی هم که می‌دانیم این فیلم براساس داستانی واقعی ساخته شده، تأثیرش دوچندان می‌شود. احتمالاً همین الان خیلی‌ها که سری در سیاست دارند، اسپیلبرگ را کارگردانی «جهت‌دار» و این فیلمش را هم در جهتی خاص می‌دانند. کاری به این حرف‌ها ندارم، هیچ‌وقت هم نداشته‌ام. از سیاست هم سر در نمی‌آورم و کلاً دوست هم ندارم سر در بیاورم (اصلاً متنفرم از سیاستمدارها). نمی‌دانم آقای اسپیلبرگ از یهودی‌ها حمایت کرده یا چهره‌ای واژگون از اردوگاه‌های نازی نشان داده و برای قومیتی خاص دل سوزانده و … . این‌ها را نمی‌دانم و برایم هیچ اهمیتی هم ندارند. (بیشتر…)

کوتاه درباره‌ی چند فیلم، شماره‌ی پنجاه‌وشش

کوتاه درباره‌ی چند فیلم، شماره‌ی پنجاه‌وشش

  • نام فیلم: عرق سرد
  • کارگردان: سهیل بیرقی
  • محصول: ۱۳۹۶

افروز عضو تیم ملی فوتسال بانوان در آخرین لحظه‌ی مسافرت تیمش به خارج برای برگزاری یک مسابقه‌ی مهم، متوجه می‌شود همسرش یاسر که مجری تلویزیونی‌ست او را ممنوع‌الخروج کرده. افروز تلاش می‌کند یاسر را راضی کند اما مرد به این راحتی‌ها کوتاه نخواهد آمد … فیلم براساس ماجرایی واقعی ساخته شده و بیرقی تلاش می‌کند از پس این اتفاق تلخ، جامعه‌ای را نشان بدهد که زن‌ها و مردها یک اندازه نیستند و مردها همیشه نگاهی از بالا به پایین به زن‌ها داشته و دارند. از زمانی که افروز متوجه می‌شود ممنوع‌الخروج شده، مبارزه‌اش را آغاز می‌کند، مبارزه‌ای که البته نتیجه‌ای در پی ندارد. یاسر، مجری حرص‌درآر تلویزیونی با آن خنده‌‌های روی اعصابِ مثلاً آرام و محجوبش، هیولایی تصویر می‌شود که در خانه و با آن شلوار راحتی مضحک، انسان دیگری‌ست؛ مردی شهوت‌ران و حتی خطرناک. افروز که وارد کارزار می‌شود می‌فهمد ماجرا پیچیده‌تر از آن چیزی‌ست که تصور می‌کرده، این‌جا نه‌تنها همسر، بلکه حتی فدراسیون و یا حتی دوستان هم پشت او را خالی کرده‌اند. در واقع نه‌تنها او قربانی سیستم فکری غلط مردسالارانه می‌شود بلکه در چارچوبی کوچک‌تر، از همجنس خود که مسئول تیم فوتسال و از قضا زنی محجبه است هم ضربه می‌خورد. فیلم روندی آرام و بدون سکته را طی می‌کند اما در پایان با تماس تلفنی نافرجام افروز به برنامه‌ی زنده‌ی یاسر، هر چه رشته بود را پنبه می‌کند. تصمیم افروز برای تماس زنده‌ی تلفنی و رو کردن دست یاسر، عملی‌ست خنثی که پایان‌بندی خوبی نیست. ضمن این‌که وقتی مهمان یاسر، یکی از موفق‌ترین زنان ورزشکار ایران است، به این فکر می‌کنیم که فیلم‌ساز دچار نقض غرض شده؛ اگر قرار است تلنگری به کلیت جامعه بزنیم، نشان دادن یک ورزشکار موفق زن در فیلم، دنیای اثر را از بین می‌برد. (بیشتر…)

شماره‌ی ۵۴۹ مجله‌ی فیلم

شماره‌ی ۵۴۹ مجله‌ی فیلم

و شماره‌ای دیگر به روزنامه‌فروشی‌ها رسید. این شماره هم مطالب متنوعی درباره‌ی سینمای ایران و جهان در بساط‌مان پیدا می‌شود که خواندن‌شان خالی از لطف نیست. از نقدهایی بر فیلم‌های در حال اکران سینمای ایران تا فیلم‌های جدید سینمای جهان و خبرهای ریز و درشت ایرانی و خارجی. اما دو مطلب هم من دارم. یکی یادداشتی‌ست بر یک فیلم هندی دیگر، به نام ویکرام ودها (گایاتری، پوشکار) با تیتر «شیطان در جزئیات است». در ادامه‌ی سلسله‌یادداشت‌هایم بر سینمای هند، این‌بار رسیدم به این فیلم جذاب که دیدنش می‌چسبد. هنوز هم کسانی هستند که به من پیغام می‌دهند چرا هر بار درباره‌ی سینمای هند می‌نویسم؟ و این‌که: ما هر کاری می‌کنیم نمی‌توانیم با فیلم‌های‌شان ارتباط برقرار کنیم. جواب من هم این است: شما باید با حال و هوای فیلم‌های آن‌ها خودتان را تطبیق بدهید و از قوانین آن‌ها پیروی کنید تا جذب‌تان کند. هر سینمایی مختصات خاص خودش را دارد. شاید به‌زودی یادداشتی برای مجله بنویسم و در آن قوانین لذت بردن از فیلم‌های هندی را بگویم.

اما یادداشت دیگرم، درباره‌ی سوفی و دیوانه (مهدی کرم‌پور) است که در جشنواره‌ی همان سال‌ها ندیده بودمش اما بدی‌های زیادی پشت سرش شنیدم که البته بی‌دلیل نبود، اما در عین حال، چند تایی هم خوبی داشت که نوشته‌ام. فیلمی که اگر سوفی یا دیوانه‌تان نکند، احتمالا دلزده‌تان خواهد کرد! در این یادداشت، با تیتر «این فروشگاه مجهز به دوربین مداربسته می‌باشد!»، سعی کرده‌ام گریزی هم به  جامعه‌ی مبتلا به «گُنده‌پَرانی»مان بزنم. اگر متن را بخوانید، متوجه منظورم خواهید شد. در نهایت، فیلم ببینید و «فیلم» بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصت بود بخوانید، ضرر ندارد.

فیلم‌های برتر ماه قبل

ـ آخرین بار کی سحر را دیدی؟ (یادداشت)

*ستاره‌ها: ۳ از ۵

 

ـ ظهر ارغوانی Purple Noon(یادداشت)

*ستاره‌ها: ۴/۵ از ۵

 

ـ استفانی Stephanie (یادداشت)

*ستاره‌ها: ۳/۵ از ۵

 

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم