نگاهی به فیلم دلبری

نگاهی به فیلم دلبری

  • بازیگران: هنگامه قاضیانی ـ عباس غزالی ـ آتیلا پسیانی و …
  • نویسنده و کارگردان: سیدجلال دهقانی اشکذری
  • ۹۰ دقیقه؛ محصول ۱۳۹۴
  • ستاره ها: ۰/۵ از ۵

 

نه عاشقانه، نه دلبرانه

 

خلاصه‌ی داستان: طوبی همسر یک جانباز قطع نخاعی که فقط می‌تواند چشمانش را حرکت بدهد، در شب عروسی خواهرزاده‌اش تلاش می‌کند بیش از پیش به همسرش توجه کند …

 

یادداشت: فیلم با ایده‌ی نمای نقطه‌نظر جانبازی که روی تخت خوابیده، بسیار شبیه اتاقک غواصی و پروانه (جولین اشنابل) آغاز می‌شود. اما قرار نیست ایده‌هایی که ازشان استفاده می‌کنیم، در نهایت به نتیجه‌ی خوبی منجر شوند و مثل اصل‌شان بدرخشند. حتی می‌شود این ایده‌ها را آن‌قدر خراب کرد که فیلم اصلی را تحت‌الشعاع قرار بدهند! اشکذری عملاً چنین کاری کرده است. او نه تنها ایده‌ی نمای نقطه‌نظر مردی وابسته به تخت را گسترش نمی‌دهد (واقعاً نمی‌شد کل فیلم نمای نقطه‌نظر جانباز باشد؟ اگر این‌طور بود چیزی از دست می‌رفت؟ این شکلی لااقل دل‌مان نمی‌سوخت!) بلکه موفق شده با چنین ایده‌ی بکری که در دست دارد، فیلمی بسازد خسته‌کننده، بی‌سرانجام و شعاری که در قسمت‌هایی حتی به کمدی ناخواسته هم پهلو می‌زند.

این‌که بخواهیم در یک لوکیشن واحد و تنها با یک هنرپیشه فیلمی بسازیم، تلاشی قابل توجه است (هر چند ایده‌ی بکری نیست) اما وقتی حد‌واندازه‌ها را نشناسیم و «بلد نباشیم»، به دلبری ختم خواهد شد. تصور کنید اواسط فیلم، وقتی طوبی می‌فهمد همسرش مشکلی دارد، به دکتر زنگ می‌زند تا به خانه بیاید و ادامه می‌دهد که ایشان (یعنی همسرش) قطع نخاع هستند و ناگهان صدای موسیقی سوزناکی به گوش می‌رسد. انگار مخاطب آن‌قدر از مرحله پرت است که بعد از چهل‌وخرده‌ای دقیقه، هنوز متوجه نشده که زن در خانه تنها نیست و کسی که روی تخت افتاده، یک مرد جانباز قطع نخاعی‌ست! این میزان پرت فرض گرفتن مخاطب در کلیت فیلم هم نمود دارد

کارگردان بدون توجه به این‌که با سینما طرف هستیم، دوربین را جلوی هنگامه قاضیانی کاشته و اجازه داده او دیالوگ‌های شعاری و کهنه و خسته‌کننده‌اش را رو به مخاطب پرتاب کند و بعد حرف‌های عاشقانه – دلبرانه بزند! نتیجه این شده که وقتی طوبی برای دل بردن از همسرش می‌رود روسری‌اش را عوض کند و بعد با عشوه از مرد می‌پرسد: «روسری رو دوس داری یا صاحب روسری رو؟» چیزی جز لبخند تمسخرآمیز تماشاگران نصیبش نمی‌شود و وقتی هم که برای تائیدیه‌ی عشق مرد به خودش از او می‌خواهد که پلک‌هایش را بهم بزند، شلیک خنده‌ی تماشاگر سالن را پر می‌کند. وقتی هیچ‌چیز سر جای خودش نباشد، آن اعتراضات طوبی (این‌همه از جنگ گذشته، الان رفتی؟ باهات قهرم!) به پیکر همسرش که در نهایت از دنیا می‌رود، نه تنها تأثیرگذار نیست بلکه مسخره و مصنوعی جلوه می‌کند. نگاه کنید به ابتدای فیلم و شوخی‌های به شدت حرص‌درآر پسر بزرگ خانواده که آدم دوست دارد همان پای پرده یقه‌اش را بگیرد و مشتی حواله‌ی صورتش بکند از بس که بی‌مزه و لوس است! البته وقتی هنگامه قاضیانی با آن همه سابقه‌ی بازیگری، در این نقش فقط دست و پا می‌زند و هر لحظه بیش‌تر فرو می‌رود، نمی‌شود از آن جوانکی که تازه پشت لبش سبز شده، انتظار بازی خوب داشت.

فیلم اول اشکذری خانه‌ای کنار ابرها بهرحال یک چیزهایی داشت اما این فیلم به کلی ناامیدمان می‌کند.

فیلم دیگر اشکذری در «سینمای خانگی من»:

ـ خانه‌ای کنار ابرها (اینجا)

۱۳ دیدگاه به “نگاهی به فیلم دلبری”

  1. پویان گفت:

    به این فیلم ها چند ستاره می دید؟درخشش ابدی ذهن پاک/جان ماکلوویچ بودن/دختر میلیون دلاری از ۴ ستاره

  2. پویان گفت:

    فیلمساز محبوبتون در سینما دنیا؟ محبوب ترین فیلمتون در تاریخ سینما؟

    • damoon گفت:

      دوست عزیز من معمولاً به این سئوال ها جواب نمی دهم. گاهی در بین نوشته هایم اشاره ای می کنم اما به طور مستقیم دوست ندارم در این باره حرفی بزنم. به دلایلی.

  3. پویان گفت:

    عجیبه شما از پیگیران نقد های اقای دانش هستید ولی به دو فیلم از ده فیلم محبوب ایشان در تاریخ سینما نمره کامل ندادین منظورم دختر میلیون دلاری و درخشش ابدی ذهن پاک هست

    • damoon گفت:

      ایشان آقای دانش هستند، من دامون قنبرزاده. چه ربطی دارد؟! مگر هر چیزی ایشان دوست داشته باشند، من هم باید دوست داشته باشم چون ایشان را دوست دارم؟! کمی فکر کنید لطفاً.

  4. پویان گفت:

    امکانش هست چند دلیل بیارید که دخشش ابدی ذهن پاک فیلم کاملی نیست

  5. پویان گفت:

    عیبی نداره اما نکته مهم تر این هست که درخشش بدی ذهن پاک رتبه ۲۴ را در بین ۱۰۰ فیلمنامه تاریخ اورده توصیه می کنم با مراجعه به سایت اقای امیر پوریا نقد فیلم رو بخونی تا هم از سواد بالای ایشان بهره ای ببری و اگر خدا لطفی کند متوجه بشی که چقدر مضحک حرف میزنی اخه تو چقدر به دانش سینما مسلطی؟

  6. پویان گفت:

    چشم. من هم همچنان دوستانه خواهش می کنم به وبلاگ منتقدان باسوادی مثل پوریا رفته و از دانششون استفاده کنید چون به نظرم خیلی بده کسی ابلهانه تصور کنه با بهانه هایی مثل نقد/نظرشخصی/تفاوت در معیاد ها هر حرفیو بزنه این جوری شما مایه شادی و خنده من و بقیه خواهید شد این طور نیست؟

  7. قاسم گفت:

    دنیای عجیبیه؛هر کسی میاد یه توهینی میکنه و میره!
    سلیقه هر کسی و فیلمایی که دوست داره که به لیست منتقدان جهان مربوط نمیشه…
    در ضمن دوست عزیز امیر پوریا وبسایت داره نه وبلاگ!
    امیر پوریا هم محترم هستند و نقد های خوبی دارند و از منظر خودشون فیلم رو نقد میکنند…
    چرا توهین؟!

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم