شماره‌ی ۵۲۸ مجله‌ی فیلم

شماره‌ی ۵۲۸ مجله‌ی فیلم

این شماره‌ی مجله، یکی از بهترین جلدها را دارد؛ خوشرنگ و جذاب با عکاسی محمد اسماعیلی. کسی که قبل‌ترها، برای جلدهای مجله عکاسی می‌کرد و حالا برای این شماره‌ی مخصوص، دوباره برگشته. به این دلیل می‌گویم شماره‌ی مخصوص، چون یک پرونده‌ی مفصل داریم درباره‌ی فیلم منتخب منتقدان مجله، رگ خواب. کلی نقد و مخصوصاً یک مصاحبه‌ی پر‌وپیمان با عواملش، لیلا حاتمی، حمید نعمت‌الله، همایون شجریان و سهراب پورناظری، یعنی همان چهار نفری که عکس‌شان روی جلد هم هست.  پیشنهاد می‌کنم اگر علاقه‌مند به فیلم هستید، بخوانیدش. من هم در این شماره، دو مطلب دارم. یکی یادداشتی‌ست درباره‌ی اکسیدان (حامد محمدی) با نام «اصلِ موضوع». و دیگری هم یادداشتی درباره‌ی فیلم خوب هندی مدیوم هندی (ساکت چادهاری) که پیشنهاد می‌کنم اگر گیرتان آمد، حتماً ببینیدش. در نهایت فیلم ببینید و «فیلم» بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصتی بود بخوانید، ضرر ندارد.

شماره‌ی ۵۲۷ مجله‌ی فیلم

شماره‌ی ۵۲۷ مجله‌ی فیلم

این هم شماره‌ی اول تیر. بالاخره رسیدیم به تابستان گرم و طاقت‌فرسایی که تحملش برای من یکی واقعاً سخت است. تابستان برای من آغاز روزهای خمودی و کسلی‌ست. سرما رمز جوانی و شادابی و تروتازه بودن است اما حیف که به دلیل بی‌فکری‌های خودمان، حالا دیگر سال‌هاست یک سرمای درست و حسابی ندیده‌ایم. حالا دیگر وسط چله‌ی زمستان هم اصلاً سرد نیست و این هشدار خطرناکی‌ست… خلاصه، شماره‌ی اول تابستان هم چاپ شد که یک «سایه‌ی خیال» پروپیمان درباره‌ی فیلم جدید اسکورسیزی، سکوت، کلی نقد و مطلب و دو یادداشت هم از من دارد. یکی درباره‌ی نهنگ عنبر۲: سلکشن رویا (سامان مقدم) به نام: «از اونور جهنم می‌زنیم بیرون…» و دیگری درباره‌ی یک فیلم کره‌ای خوش‌ساخت دیگر، آخرین شاهدخت (هور جین هو) به نام: «خرده‌وفاداری‌های انسانی». در نهایت فیلم ببینید و «فیلم» بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصتی بود بخوانید، ضرر ندارد… زمین را هم پاس بداریم لطفاً. بس است هر چه خرابکاری کردیم در آن. گناه دارد.

ظرافت‌های اجرای یک شوی عامه‌پسند ـ نگاهی به رفراندوم اخیر ترکیه از منظری غیرسیاسی

ظرافت‌های اجرای یک شوی عامه‌پسند ـ نگاهی به رفراندوم اخیر ترکیه از منظری غیرسیاسی

  • این یادداشت در شماره‌ی ۵۲۶ مجله‌ی «فیلم» منتشر شده است.
  • رسم‌الخط این یادداشت بر طبق رسم‌الخط ماهنامه‌ی «فیلم» تنظیم شده است.

انتخابات در هر کشور و با هر میزان اهمیت، د­ر واقع­ نوعی «نمایش» محسوب می‌شود که برخی حتی برای تخفیف آن واژه «شو» را به کار می‌برند. مثال دراماتیکش این است: وقتی در یک مثلث عشقی گیر افتاده باشید، می‌خواهید به هر شکلی که شده توجه محبوب را به سمت خود جلب کنید. فکرهای مختلفی به سرتان می‌زند. از جمله‌های احساسی شروع می‌کنید تا بعد می‌رسید به قسمت‌هایی که برای به رخ کشیدن بیش‌تر خودتان و پیشی گرفتن از حریف سرسخت، مجبورید داشته‌های‌تان را به رخ بکشید تا بلکه محبوبِ شاید ظاهربین، به این چیزها توجه کند و به سمت شما جلب شود. البته این که شما چه‌گونه و با چه تدابیر و چه ظرافت‌هایی این کارها را می‌کنید امر بسیار مهمی‌ست. شما پیروزی می‌خواهید، پس مجبورید «شو» اجرا کنید. حتی در اخلاق و رفتارتان هم تغییرهایی به وجود می‌آورید تا طرف مقابل جلب شود؛ حرفی می‌زنید که به آن اعتقادی ندارید اما چون او اعتقاد دارد، پس همان را قبول دارید علی‌الحساب! چیزی می‌خورید که دوست ندارید اما چون او دوست دارد فعلاً نشان می‌دهید که شما هم عاشق این غذا هستید، تا بعد چه پیش بیاید! این یک مثال ساده و روشن است از اتفاق مهمی که در چارچوبی بزرگ‌تر، مثلاً در یک کشور رخ می‌دهد. آدم‌هایی می‌خواهند برای مدیریت کلان کشور، انتخاب شوند. پس باید خودشان را عرضه و «شو» اجرا کنند تا مردم توجه‌شان جلب شود. از آن‌جایی که این نوشته هیچ ربطی به سیاست و جوانب آن ندارد، قرار است با مدنظر قرار دادن یکی از همین شوها در کشور همسایه، فارغ از هرگونه نتیجه‌گیری درباره درست یا غلط بودن رأی‌گیری و عواقب آن، تنها و تنها به نوعی از دیدگاه زیبایی‌شناسی این «شو» نگاهی بیندازیم. (بیشتر…)

شماره‌ی ۵۲۶ مجله‌ی فیلم

شماره‌ی ۵۲۶ مجله‌ی فیلم

شماره‌ی جدید مجله هم منتشر شد. این‌بار علاوه بر مطالب همیشگی، یک مطلب ویژه و اختصاصی، نوشته‌ی بهرام بیضایی درباره‌ی آذر شیوا به چاپ رسیده که روی جلد هم به این اختصاصی و ویژه بودن تأکید شده است. اما این شماره من دو یادداشت دارم. در بخشی به نام «سینما پاستور ۹۶» که به انتخابات این دوره‌ی ریاست‌جمهوری می‌پردازد، من هم درباره‌ی رفراندومی که مدتی پیش در ترکیه انجام شد از منظری غیرسیاسی و صرفاً زیبایی‌شناسانه، چیزی نوشته‌ام. این‌بار که ترکیه رفته بودم، درست هنگام برگزاری رفراندومی مهم بود که کشور همسایه را تحت تأثیر قرار داد. از شانس خوب، این قضیه مصادف شد با انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران و چاپ بخش سنتی «سینما پاستور». سفارشی رسید که من هم درباره‌ی تفاوت‌های برگزاری انتخابات در آن‌جا و این‌جا یادداشتی بنویسم که نوشتم: «ظرافت‌های اجرای یک شوی عامه‌پسند: نگاهی به رفراندوم اخیر ترکیه از منظری غیرسیاسی».  پیشنهاد می‌کنم کل این بخش «سینما پاستور» را بخوانید. جالب است. اما مطلب دیگر من هم یادداشتی‌ست بر فیلم کره‌ای زن گمشده (لی ائون هی) با نام: «کره‌ای بودن در مقیاس جهانی». فیلم را اگر ندیده‌اید، حتماً ببینید. در نهایت فیلم ببینید و «فیلم» بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصتی بود بخوانید، ضرر ندارد.

 

نگاهی به فیلم برادرم خسرو

نگاهی به فیلم برادرم خسرو

  • بازیگران: شهاب حسینی ـ اصغر هاشمی ـ هنگامه قاضیانی و …
  • فیلم­‌نامه: احسان بیگلری ـ پریسا هاشم­‌پور
  • کارگردان: احسان بیگلری
  • ۹۰ دقیقه؛ سال ۱۳۹۴
  • ستاره­‌ها: ۳ از ۵
  • این یادداشت روی سایت مجله­‌ی «فیلم» منتشر شده است (اینجا)

 

ناصرخسرو

 

خلاصه­‌ی داستان: خواهر ناصر، برادرش خسرو را که دچار بیماری دو قطبی‌ست و به­‌شدت هم عصبی، از رشت به تهران می­‌آورد تا مدتی را نزد خانواده­‌ی ناصر بگذراند. با سپردن خسرو به ناصر، کم­‌کم تعادل زندگی او که یک دندان­پزشک است به هم می­‌خورد. خسرو با خل­‌بازی­‌ها و علاقه­‌اش به موسیقی کفر ناصر را در می­‌آورد و رابطه‌شان به قهقرا می­‌رود … (بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم