نگاهی به رمان داشتن و نداشتن و اقتباسهای سینماییاش To Have and Have Not
- این یادداشت در شماره ۳ مجله «فیلم امروز» منتشر شده است
- رسمالخط این یادداشت بر طبق رسمالخط مجله «فیلم امروز» تنظیم شده است
.
قایقران
.
رمان داشتن و نداشتن (۱۹۳۷) یکی از پراقتباسترین آثار ارنست همینگوی در عرصه سینماست و تاکنون سه فیلم سینمایی خارجی (جدا از ناخدا خورشیدِ خودمان) بر مبنای آن ساخته شده است؛ داشتن و نداشتن (هاوارد هاکس،۱۹۴۴) با فیلمنامه جولز فورتمن و ویلیام فاکنر، نقطه شکست (مایکل کورتیز،۱۹۵۰) با فیلمنامه رانالد مکداگال و قاچاقچیان اسلحه (دان سیگل، ۱۹۵۸) با فیلمنامه دانیل مین وایرینگ و پل ماناش. از این بین فیلم هاکس شهرت و اعتبار بیشتری دارد. هر چند در نگاهی دقیقتر این اقتباس به رمان همینگوی وفادار نیست و در برخی قسمتها و شخصیتها سازی کاملاً جداگانه میزند تا روایت هاکس بیش از اقتباس، به برداشتی آزاد تبدیل شود.
هاوکز با همینگوی دوست بود و هر دو هم علاقههای مشترکی مانند ماهیگیری و نوشیدن الکل داشتند. در یکی از سفرهای تفریحیشان به قصد ماهیگیری منشأ فکر اقتباس سینمایی از روی رمان همینگوی در ذهن آن دو شکل گرفت. هاکس به همینگوی گفته بود: «میتوانم یک فیلم از بدترین چیزی که تاکنون نوشتهای بسازم.» همینگوی پرسیده بود: «بدترین چیزی که تا حالا نوشتهام چیست؟» و هاکس جواب داده بود: «آن آشغال به اسم داشتن و نداشتن». این شروع ماجرا و زمینهساز شکلگیری یکی از معروفترین عاشقانههای سینما با شرکت همفری بوگارت و لورن باکال بود که آن را چیزی در رده کازابلانکا (مایکل کورتیز،۱۹۴۲) میدانند. در واقع هم موفقیت چشمگیر کازابلانکا برادران وارنر را تحریک کرده بود تا فیلم مشابهی تولید کنند. به همین دلیل طرح کلی رمان یعنی ماجرای کاپیتانی که مسافران قاچاق حملونقل میکند را با ایدهای عاشقانه که در بستر جنگ جهانی دوم شکل میگیرد تلفیق کردند. (بیشتر…)
آخرین دیدگاهها