کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هشتادوسه

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هشتادوسه

 

۱

  • نام فیلم: آسمان سرخ خونین (Blood Red Sky)
  • کارگردان: پیتر توروارث
  • محصول: ۲۰۲۱

نادیا به همراه پسر کوچکش به مقصد کالیفرنیا سوار هواپیما می‌شوند. اما عده‌ای هواپیماربا، کنترل پرواز را در اختیار می‌گیرند. نادیا ناگهان چهره‌ی واقعی خودش را نشان می‌دهد…

فیلم با هیجان فوق‌العاده‌ای پیش می‌رود. مثال بارزی‌ست از تلفیق ژانرها؛ یک اکشن هواپیماربایی و یک ترسناک خون‌آشامی با هم ترکیب شده‌اند تا داستان جذابی خلق شود که همه چیزش در بهترین حالت خود قرار دارد. به‌خصوص بازی‌ها که میخکوب‌کننده هستند. فیلم با یک ریتم درست و اوج‌گیرنده، با دو خط داستانی گذشته و حال که توسط عناصری به هم پیوند می‌خورند و به‌اصطلاح در هم «فید» می‌شوند و با شناخت درست از شاخصه‌های دو ژانری که نام بردم، داستانی جذاب خلق می‌کند که هر چند در جاهایی با اغراق نیز همراه است، اما موفق می‌شود مخاطب را درگیر کند. (بیشتر…)

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هشتادودو

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هشتادودو

۱

  • نام فیلم: بوتاکس
  • کارگردان: کاوه مظاهری
  • محصول: ۲۰۲۰

اکرم که کمی از لحاظ عقلی عقب‌مانده به نظر می‌رسد، برادرش را در یک لحظه‌ی عصبانیت، از روی پشت بام خانه به پایین پرت می‌کند. خواهر کوچک‌تر او، به جای عکس‌العمل نشان دادن به این اتفاق، با کمک اکرام جسد برادر را در منطقه‌ای دورافتاده دفن می‌کنند و به همه‌ی فامیل می‌گویند او به آلمان رفته است…

فیلم از چند تک‌ایده و تک‌صحنه‌ی خوب تشکیل شده که در کنار هم به نتیجه‌ای درخور توجه‌ نمی‌رسند. مهم‌ترین نکته‌ای که فیلم‌نامه‌نویس نتوانسته آن را حل کند، میزان تنفر دو خواهر از برادرشان است. معلوم نیست چه پیش‌زمینه‌ای وجود دارد که خواهرها این‌گونه بی‌رحمانه برادر را دفن می‌کنند. فیلم چیزی جز چند شوخی و چند توهین برادر به ما نشان‌ نمی‌دهد. همین عاملی‌ست برای این که باقی داستان را هم نتوانیم باور کنیم. مظاهری مانند فیلم کوتاه معروفش روتوش، این‌جا هم با مرگ ناگهانی و بی‌مقدمه‌ای داستانش را آغاز می‌کند که مخاطب را در مخمصه‌ای عجیب قرار می‌دهد. این‌جا هم قرار است عکس‌العمل آدم‌ها نسبت به این مرگ احمقانه را شاهد باشیم و نتیجه‌اش را در زندگی‌شان ببینیم. این‌جا هم انگار بوتاکس کردن، مانند روتوش کردن، قرار است حجابی باشد روی چهره‌ی اصلی آدم‌ها. کاملاً پیداست که همه چیز از همان فیلم کوتاه، با تغییراتی به فیلمی بلند رسیده است. اما خب در واقع بوتاکس هم فیلمی کوتاه است. فیلمی که کش می‌آید. اما در این میان سوسن پرور به قدری خوب است که‌ نمی‌توانیم نادیده‌اش بگیریم. بازیگری با قابلیت بالا که نقش دختری منگ و عقب‌افتاده را به‌خوبی بازی می‌کند. (بیشتر…)

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هشتادویک

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هشتادویک

۱

  • نام فیلم: مهین
  • کارگردان: محمدحسین حیدری
  • محصول: ۱۳۹۷

ماجرای مهین، قاتل زنجیره‌ای که پیرزن‌ها را می‌کشت و طلاهای‌شان را می‌دزدید…

این مستند که بسیار هم ستایش دیده، خیلی ناقص و بی‌سرانجام است. بازسازی‌ها هر چند ساخت و پرداخت خوبی دارند، اما وقتی در نیمه‌ی دوم فیلم، تصاویر واقعی مهین را  که از دید دوربین پلیس آگاهی ضبط شده، می‌بینیم حسرت می‌خوریم که چرا کارگردان به جای این بازسازی‌ها، از همان ابتدا سراغ این تصاویر نرفت؟ مهین در این تصاویر، از شیوه‌ی قتل‌های خودش حرف می‌زند و همه چیز را توضیح می‌دهد. دیالوگ‌هایی که بین او و افسران آگاهی ردوبدل می‌شود، آن‌قدر ترسناک هست که می‌توانست خوراک یک مستند جذاب و عمیق را فراهم کند، اما این مستند، با نگاهی سطحی به موضوع نزدیک می‌شود و در نهایت هم به شکلی کودکانه و با آن میان‌نویس پایانی، می‌خواهد نتیجه بگیرد که: مهین اعدام شد اما قتل‌هایی این‌چنینی هم‌چنان ادامه دارند. این نتیجه‌ای‌ست سردستی که از یک نگاه عمیق و جامعه‌شناسانه و روان‌شناسانه برنیامده است. (بیشتر…)

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هشتاد

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هشتاد

۱

  • نام فیلم: هیچ‌کس (Nobody)
  • کارگردان: ایلیا نایشولر
  • محصول: ۲۰۲۱

هاچ زندگی نسبتاً آرامی با خانواده‌اش می‌گذراند اما مشکل این است که به اندازه‌ی کافی جسارت و قدرت از خودش نشان نمی‌دهد و همین موضوع باعث می‌شود به‌خصوص پسرش از او راضی نباشد. اما هاچ تصمیم می‌گیرد دست به عمل بزند و این جاست که تازه متوجه می‌شویم او گذشته‌ی عجیبی داشته است …

فیلمی تیپیک با ایده‌ای دستمالی‌شده که صرفاً قرار است سرگرم‌کننده و جذاب باشد، که هست. طراحی صحنه‌های درگیری تن‌به‌تن بسیار حرفه‌ای و خوش‌ساخت است و کارگردان ایده‌های خوبی در سرش می‌پروراند. سکانسی که روس‌های خلافکار به کارخانه‌ی هاچ حمله می‌کنند و او با طراحی تله‌های مرگ‌بار یکی‌یکی‌شان را ناکار می‌کند، آدم یاد تنها در خانه می‌افتد! خلاصه این که هاچ درون خشن و بی‌رحم خودش را بروز می‌دهد و این احتمال هست که قسمت دومی هم در کار باشد… (بیشتر…)

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هفتادونه

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هفتادونه

۱

  • نام فیلم: بعد از تو
  • کارگردان: فرهاد نجفی
  • محصول: ۱۳۹۸

زنی جوان سوار تاکسی می‌شود و در طی مسیر، به راننده پیشنهاد عجیبی می‌دهد…

مینا وحید در نقش دختر جوان، حضور مرموز و تأثیرگذاری دارد. در این‌جا شخصیت او از معدود فم‌فتال‌های سینمای ایران است. البته بازیگر ظاهراً تازه‌کاری هم در فیلم حضور دارد به نام محمدمهدی حسینی که بسیار شبیه تام هاردی‌ست و بده‌بستان خوبی با مینا وحید دارد. یکی از قلاب‌های فیلم همین دو نفر هستند. قلاب بعدی، فیلم‌برداری خوب آن است. تهران این فیلم، شب مرموزی دارد.

فیلم تا جاهایی خوب پیش می‌رود. دیالوگ‌ها به جز چند تا از گل‌درشت‌هایش، جذاب هستند. حتی برخی‌شان، شک و شبهه‌هایی را مبنی بر رد شدن از خط قرمزها به وجود آورده بود که به نظر می‌رسد بیش‌تر جنبه‌ی تبلیغی داشته باشد تا چیز دیگری! حضور زن مرموز در اتوموبیل و پیشنهادش به راننده، در ابتدا آدم را یاد شریک جرم (مایکل مان) می‌اندازد. بعید نیست کارگردان گوشه‌ی چشمی به این فیلم داشته باشد. خلاصه که داستان روند مرموزانه و خوش‌ریتمی طی می‌کند اما جلوتر که می‌رویم به تکرار می‌رسد، خالی می‌ماند. در واقع سازندگان فیلم ایده‌ی جالبی دارند که می‌توانستند از آن استفاده‌ی بهتری کنند. خلاصه که داستان روند مرموزانه و خوش‌ریتمی طی می‌کند اما جلوتر که می‌رویم به تکرار می‌رسد، خالی می‌ماند و بعد خسته‌کننده می‌شود. در واقع سازندگان فیلم ایده‌ی جالبی دارند که استفاده‌ی چندان خوبی از آن نمی‌کنند. (بیشتر…)

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هفتادوهشت

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هفتادوهشت

۱

  • نام فیلم: عجیب‌و‌غریب (Freaky)
  • کارگردان: کریستوفر لاندن
  • محصول: ۲۰۲۰

به دلیل عملکرد یک چاقوی افسانه‌ای که توسط یه قاتل روان‌پریش به سرقت رفته، روح قاتل با روح مایلی که قرار بود مقتول بعدی باشد، عوض می‌شود. به این شکل، قاتل خصوصیات مایلی را می‌گیرد و مایلی هم تبدیل می‌شود به قاتل معروفی که کل کشور دنبالش هستند…

یک ایده‌ی جذاب و بامزه که با ریتمی عالی روایت می‌شود و لحظه‌ای مخاطب را رها نمی‌کند. هارور کمدی تین‌ایجری باحالی که سعی می‌کند از موقعیت جذابش نهایت استفاده را ببرد و بیننده را مانند شخصیت‌هایش در موقعیت عجیبی قرار دهد. اما گل سر سبد این فیلم بازی فوق‌العاده‌ی وینس وان است که وقتی تبدیل می‌شود به مایلی و قرار است ادای او را در بیاورد، حسابی بانمک است. جیغ زدن‌ها، شیوه‌ی دویدنش و تعجب کردن‌هایش به شکلی که حال‌و‌هوای یک دختر تین‌ایجر را تداعی کند، بسیار عالی‌ست و در صحنه‌هایی که او حضور دارد، انرژی فوق‌العاده‌ای به فیلم تزریق می‌شود. (بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم